حدود ۱۵ سال همه زندگیم رو روی بیزنس های آنلاین گذاشتم. سختی ها کشیدم، شکست خوردم، طعم موفقیت رو هم چشیدم. توی جشنواره وب به کمک هم تیمی هام تونستیم دو سال اول بشیم.
ولی تو این سالها خوب فهمیدم شکست و از دست دادن سرمایه چه شکلیه. حتی وقتی بانک به ضامن هام که باهاشون رودربایستی داشتم زنگ زد و به خاطر قسط عقب افتادم سکه یه پول شدم رو خوب یادمه. یادمه وقتی درک من از منابع انسانی این بود که، هرچی دوست باشم با تیمم و رفاقتی پیش برم موفقتر میشم، چه تبعاتی برام داشت. یادمه وقتی بهترین دوستام رو به خاطر اشتباه گرفتن روابط دوستی و کسب و کار از دست دادم چه حالی بودم.
یادمه وقتی جوونتر بودم و یکی از تجربش میگفت اهمیت نمیدادم، میخواستم خودم حتما تجربهش کنم، ولی بعد، یاد گرفتم چطوری از تجربه بقیه بیشتر استفاده کنم. چطوری اشتباه و نکته سنجی بقیه رو هم بیارم توی تجربه هام. یاد گرفتم حماقت با ریسک فرق داره.
یاد گرفتم هزینه ها مثل آب پشت سد هستند، اگر حواست نبود و یهو سد ترک خورد، دیگه تو یه چشم به هم زدن صفر میشی و آب برای خوردنم نداری.
یادگرفتم موفقیت مغرورم نکنه و با شکست ناامید نشم. جو گیر نشم و سرم پایین باشه و تمرکزم روی کارم.
نمیدونم چقدر موفق بودم خودم حس میکنم هنوز راه زیادی در پیش دارم. میدونم آخر زندگی هم برای من درحال کار کردنه.
زندگی رو میدون جنگ میدونم ، جنگی که حریفت زندگی هست و هرچی تو رزمنده تر میشی اونم قدرتر میشه. سپرت رو انداختی لهت میکنه، هربار شکستش میدی با شگردای جدید میاد سراغت. حالا شاید خیلی ها این رو طرز فکر رو باطل بدونند و بگن با زندگی باید رقصید ولی من میگم باید جنگید! این به من انگیزه بیشتری میده. به هر حال جنگ ادامه داره و مسیر موفقیتی که میخوام بهش برسم پر از ناهمواری و لذته. ادعا میکنم توی این زمینه چندین سال تجربه کسب کردم و دوست دارم تا جایی که در توانم هست این تجربه رو به بقیه ارائه بدم. شاید به بعضی ها کمک کنه. شایدم نه. ولی مسئولیتی هست که باید انجامش بدم. نیک اندیش در قبال اکوسیستم کسب وکارهای آنلاین ایران مسولیت هایی از جنس اجتماعی دارد و زمانی استارتاپِت برای همین متولد شد. ما میخواستیم و میخواهیم توی درک واقعیت ها و چالش های یه کسب و کار و استارتاپ کنار اونایی باشیم که دارن میجنگن.
یکی دوسالی بدلیل توسعه های زیر ساختی که نیک اندیش به آن لازم داشت نتوانستیم وقت کافی را برای استارتاپت بگذاریم ولی الان دیکر وقتش است و بزودی بیشتر از استارتاپت مینویسم.
من و تیمم علامه دهر نیستیم ولی تجربه و دانشی داریم که با شناختی که از بازار داریم، میتونیم کمک کنیم. مگه جز اینه که وقتی توی یک اکوسیستم داری کار میکنی نسبت به بقیه اعصای اونم مسئولی. ما با عشق مسئولیم و تلاش میکنیم خدمات رایگان بدیم، پکیج فروشی نکنیم. مشاوره های تخصصی غالبا رایگان بدیم. حداقل برای هر توصیه و مشاوره ای فاکتور صادر نکنیم. نذاریم این همه منتور نما و به اصطلاح خود ساخته که حتی رزومه مشخصی هم ندارن، حتی یه بیزنس موفق هم نداشتند بیان و از آب گل آلود ماهی بگیرن. پکیج بفروشند و جیب خود را پر و جیب بقیه را خالی کنند. البته این رو هم بگم که تو این حیطه هم آدمای دلسوز و کاربلد زیادی به عنوان منتور دارن کار میکنن. نذاریم هرکسی از راه میرسه و حساب بانکی پر و پیمونی داره خودش رو شتابدهنده و حامی استارت آپ ها معرفی کنه.
«استارتاپِت» شتاب دهنده نبود. استارتاپت یک فعالیت با ذات مسولیت اجتماعی مربوط به هلدینگ نیک اندیش و برخاسته از همین اکوسیستم کسب و کارهای آنلاین ایرانه که تیمی که پشتش هست تجربه موفقیت و شکست رو داره. استارتاپت میخاد به جامعه کسب و کار های آنلاین ایران و مخصوصا استارتاپ ها درحد توانش کمک کنه و برای رسیدن به هدفش به کمک همه فعالای این حوزه نیاز داره. استارتاپت اومده تا راهی رو که قبلا رفته و همچنان داره میره برای بقیه هموارتر کنه.
بدون دیدگاه