ترس بزرگترین دشمن انسان است، این را شاید به کرات شنیده باشید. ترس همان چیزی است که هیچ وقت به شما اجازه نمیدهد از دایره امن خودتان خارج شوید و دنیای جدید را کشف کنید. ترس مانند ترس گربه ای است، که از آب میترسید، میترسد خیس شود. نمیداند این خیس شدن به نفع خود او است. ولی برمبنای غرایزش عمل میکند و میترسد. انسانها هم اگر صرفا به غریزه خود که نگه داشتنشون در حاشیه امن بود اتکا میکردند هیچ وقت نمیتوانستند از آن حاشیه امن خود خارج شوند و بدانند آن سوی رودخانه فضا برای کشاورزی بهتر است.هر انسانی یک حاشیه امن دارد، انسان در حاشیه امنش در هماد حد حاشیه امنش میتواند رشد کند و بیش از آن دیگر نیاز مند ریسک است، نیازمند این است خاکی شود، خیس شود، مورد حمله قرار بگیرد تا بتواند حاشیه امنی بزرگتر از حاشیه امن قبلی برای خودش بسازد. هیچ پیشرفتی هیچ کار بزرگی بدون ریسک کردن و بدون گذر از باتلاق ها و مصیبتهای سر راه ایجاد نمیشود و تغییر بوجود نمی آید. وقتی فضای میدان امنت را بزرگتر میکنی، و خودت را با آن آدم قبل مقایسه میکنی میبینی که کار کوچکی نکرده ای و به آنچه کرده ای افتخار میکنی، هیچ کس ممکن است ارزش کارت را درک نکرده باشد جز خودت. و هرچه هم بقیه از تو تعریف کنند، فقط خودت هستی که میدانی چه تغییری ایجاد کرده ای، این تغییر اول در وجود خودت بوده و باور به اینکه میتوانی و بعد گریز از آن حاشیه امن و حمله ور شدن به میدان بزرگتر. طولی نمیکشد که به این گسترش عادت میکنی و ریسک جزیی از زندگی ات میشود، خوب یا بد، همه این ها قدم های استواری هستند برای آینده ای بهتر برای تو .زندگی بدون ریسک بنظر من ارزش زیستن ندارد، چون وقتی آگاهانه ریسک میکنی و خودت را معرض خطر قرار میدهی این خودت هستی که چنین میکنی و با آگاهی این کار آن را انجام میدهی وگرنه زندگی انسان به هیچ بند است، یعنی ممکن است در حاشیه امنت هم باشید و سکته کنی و بمیری، یا ماشینی از رویت رد شود و بمیری،بدون اینکه هیچوقت توانسته باشی آنچه را که دوست داشته ای برایش ریسک کنی. تصمیم با خودمان است. چه زندگی را میخواهیم. زندگی در یک حاشیه امن یا زندگی با گریز های زیاد از حاشیه امنت و تلاش برای رسیدن به خواسته هایت. حتی اگر به خواسته هایت هم نرسی تلاشت را که کرده ای.
عود بخیلست او بو نرساند به تو
راز نخواهد گشا تا نکشد نار و دود
مفخر تبریز گفت شمس حق و دین نهفت
رو ترش از توست عشق سرکه نشاید فزود
بدون دیدگاه