توافق


منتظریم توافق شود که بلکه فرجی حاصل شود، توافق شود که نهایتا رییس جمهور بعدی آمریکا از آن خوشش نیاید و‌ جفت پا بپرد وسط توافقی که سران دنیا و خودشان آن را امضا کرده اند و باز شرایط بشود همان که بود، تازه هیچ تنبیهی هم شامل حالشان نشود و باز یک دنیا را با آمدن رییس جمهور جدیدشان معطل کنند و باز به همه بندهایش ایراد بنی اسرائیلی بگیرند و ملت ایران را علاف خودشان کنند.مساله ای که انگار ما نمیبینیم این است که هیچ توافقی با آمریکا تا وقتی التزام عملی به آن وجود نداشنه باشد بی فایدست. آمریکا شبیه این لات ها فقط هرچه خودش میخواهد قابل اجرا است ، آن هم برای مدتی که خودش میخواهد، غرب هم شده بازیچه دستش، هی مفاد این قرارداد را بالا و پایین میکند که آمریکا راضی شود، رضایتی که در آن منافع ملی ما هم در نظر گرفته نمیشود. تا وقتی آمریکا یک آقا بالاسر نداشته باشد نتیجه همین میشود. این همه مذاکرات و‌انرژی صرف میشود و آخرش خیری که به ما نمیرسد، فقط دودش به چشم ما میرود، مگر دور قبلی مذاکرات نبود، چند صباحی گفتند همه چیز گل و‌بلبل میشود، ناوگان هواپیمایی ما نو میشود، امکان دسترسی به تکنولوژی های غربی برایمان فراهم میشود. آخرش چه شد. آقای ترامپ با لگد دبه شیر را واژگون کرد. و حالا آقای بایدن و دور و بری هایش دارند وقت ما را تلف میکنند. من چشمم به این مذاکرات هم آب نمیخورد. اگر‌خودمان و‌به همت جوانان و‌ ریش سفیدهای کار کشته مان کاری کردیم که کردیم وگرنه دل به این توافقات بستن ، بعید میدانم دردی دوا کند. راه ما از همدلی دولت و حاکمیت و کسب و‌کارها میگذرد. اگر حمایت واقعی باشد و دست در دست هم دهیم میتوانیم در تکنولوژی های نوظهور حرفی برای گفتن داشته باشیم و آمریکا و عمالش را انگشت به دهان نگه داریم. این شل کن سفت کن ها علیرغم تمام تلاشی که مذاکره کننده های ما میکنند یک مسکن است. ما در این شرایطی که قرار داریم شاید صلاح این باشد که چرخ را دوباره اختراع کنیم ولی باج ندهیم. هرتوافقی هم بشود به نظر‌من دوامی نخواهد داشت و تا وقتی امریکا در برابر امضای خود مسولیتی قبول نکند نتیجه ای در بر نخواهد شد. این مذاکرات بیشتر شبیه وقت خریدن شده است. ولی چه وقتی، نخبگان ما دارند بخاطر‌همین بلاتکلیفی فوج‌فوج‌‌مهاجرت میکنند. دسترسی هایمان به منابع جهانی به شدت محدود شده است. و‌بار فشار اقتصادی روز به روز بر دوشمان بیشتر حس میشود. شاید من اگر جای مذاکره کننده های ایرانی بودم ، این بار من کاسه کوزه ها رو در هم میشکستم و برمیگشتم به کشورم‌و‌با اتکا به دانش بومی و تکیه در شرکت های دانش بنیان و صادرات محصولشان تلاش میکردم بازی را عوض کنم و وقتی پای میز مذاکره میرفتم که قدرمندتر باشم و به سلاح های روز مجهزتر. آن موقع آمریکا هم مجبور میشد برایم دم تکان دهد و نتیجه مذاکره هم برد- برد میشد و‌کسی هم جرات نمیکرد در یک‌نطق تلویزیونی برجام را کان ام یکن تلقی کنند، مثل کاری که آقای ترامپ کرد و‌این همه دردسر برای ما درست کرد و‌حاصل ماهها و‌سالها مذاکره را پاره کرد و نشست سرجایش. ترامپی‌که همین الان هم بخاطر اسنادی که از کاخ سفید برده ، دارند خانه هایش را تفتیش میکنند. نهایتا اینکه ما با تکیه بر دانش خودمان و‌اتکا بر شرکت های دانش بنیان باید قویتر و قلدرتر شویم . من هم مانند بقیه منتظزم‌ بیینیم‌هییت مذاکره کننده میتوانند یک توافق خوب انجام دهند که منافع ملی ما تامین شود و قابل اجرا و استناد باشد، مشکلات اقتصادی مان کمتر شود و‌مراودات مالی مان راحتتر، دعا میکنم که اینطور باشد وگرنه یک‌ توافقی که هر آن احتمال بر هم‌زدنش وجود دارد و هرکس هر طور دلش خواست رفتار کند به درد ایران بزرگ‌ما نمیخورد.ما توافقی میخواهیم که سریعا تحریمها را رفع کند و گشایش اقتصادی برایمان ایجاد کند و‌به هیچ وجه منافع ملی ما بخطر نیفتد.
یاعلی

(آنچه خواندید نظرات کاملا شخصی بنده به عنوان یک شهروند ایران و یک فعال اقتصادی است که از تحریم ها بیشترین آسیب را دیده است)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *