خشانت


همه چیز را که نمیتوان از قبل پیش بینی کرد. زندگی هر لحظه حربه های جدیدی برایت می آورد. مانند یک رزمی کار حرفه ای باید باحریفت گاهی هم بازی کنی. بجای اینکه به او ضربه بزنی جا خالی بدهی. جاخالی دادی همیشه به معنای سریع تر بودن نیست، گاهی به معنی سریعتر تشخیص دادن و زودتر حرکت کردن است، مصل پنالتی بیرانوند گرفت، او زودتر دید که توپ به کدام سمت میخواهد برود و به همان سمت شیرجه زد. بازیهای زندگی هم شبیه همین هاست. گاهی باید سپرت را جلوی ضربه هایش بگیری و گاهی باید نگذاری به تو ضربه ای بزنی و گاهی باید اینقدر این کار را انجام دهی تا عصبانی شود و کارهایی کند که سنجیده نیست و از روی عصبانیت است، آن موقع میتوانی از او امتیاز بگیری. هرچقدر زودتر ضرباتش را تشخیص بدهی بهتر میتوانی با بجنگی و برقصی. حس میکنم مفهموم رقص با زندگی هم همین است، رقص واقعی است که با تشخیص حرکاتش و جا خالی دادن به آنها تو میرقصی و لبخند میزنی و او عصبانی تر میشود. همین است که سعی میکنم کمتر عصبانی شوم، یا وقتی عصبانی هستم تصمیمی نگیرم. میدانم که میشود تصمیمات بهتری را وقتی عصبانی نیستی بگیری. تصمیماتی که در عصبانیت گرفته ام، خیرش کمتر بوده است. مثل آقای نماینده مجلس که عصبانی شد و سیلی به صورت یک سرباز زد و حالا همه تلاشش را میکند که کلا اینترنت را قطع کند که دیگر فیلمی از او منتشر نشود، شاید اگر آنموقع اینقدر عصبانی نمیشد، حالا هم نماد طرح صیانت نمیشد . طرحی که حتی اگر خوب هم باشد، آنقدر بد دارند جلوه اش میدهند که همه مردم نسبت به آن نگران شده اند و ضابطه مند شدن را مساوی قطعی کل اینترنت میدانند. شاید این طرح به یک فرهنگ سازی بهتر نیاز داشت، من هم با طرح صیانت مخالفم ولی با ضابطه مند شدن موافقم. من میدانم دشمن چه اطلاعاتی میتواند از داده های کاربران ایرانی به دست آورد که شاید اصلا برای هیجکس مهم نباشد ولی همه این داده ها میتوانند به ضربه زدن یه کشور کمک کنند. شاید همین جنگ اکراین و روسیه مثال خوبی باشد که گوگل لطف کرد و اطلاعات ترافیکی را از نقشه هایش حذف کرد که ارتش روسیه متوجه تمرکز خودروها در یک نقطه نشود. و شاید در مورد ما این لطف را نکند که هیچ، اطلاعاتی بیشتری هم در اختیار دشمنانمان قرار دهد. این یک مثال بود، باز هم مثال هست، نمونه دیگرش اپلیکیشن های دوستیابی که ارتش روسیه برای شناسایی محل تجمع افراد استفاده میکرد و شاید هنوز هم میکند. به همین مثال ها بسنده میکنم. در کل باز هم میگویم طرح صیانت با روح تکنولوژی و نوآوری مغایر است ولی ضابطه مند کردن هرچیز در راستای منافع ملی کار درستی است در صورتی که با نظر متخصصان این حوزه و به صورت قانومند و در راستای حفظ کرامت انسانها و مردم انجام شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *