معمولا آدم نمیتونه خشماهای درونش رو خالی کنی، مخصوصا اگر ملاحظه گر باشه یا شخصیتی داشته باشه که همیشه به دنبال جلب رضایت بقیه باشه.این خشمها فروخورده میشن و نمیدونم کجای زندگیت به سرت آوار میشن ولی وقتی کودک درونت رو آزرده میکنی و مرتب باهاش مدارا میکنی و ازش میخوای آروم باشه. این کودک همونجاس همیشه میخواد احساساتش رو بروز بده ولی بهش اجازه نمیدی . یه جایی میبری و اونموقع اختیارت میفته به دست اون کودک و کارهایی میکنه که بعدش باور نمیکنی که تو این کارها رو کردی. خود من یک زمانی همیشه دنبال این بودن رضایت همه اطرافیانم رو جلب کنم و فکر میکردم اگر کسی این کارو نمیکنه کوتاهی میکنه. ولی بیزنس به من یاد داد که این نشدنی هست.اگر بخوای همیشه همه رو راضی نگه داری کار حماقت میکنی ، اگر میخوای کار پیش بره گاهی هم باید به نظر بعضی ها کمتر توجه کنی، نهایتا ناراحت میشه. اشکالی نداره. تو در قبال بقیه ادمای این بیزنس هم مسولی پس اینکه همه رو بخوای راضی نگه داری عملا نشدنی هست. همین موضوع به اجتماع هم بسط داده میشه، من اگر بخوام همیشه همه را راضی نگه دارم، دارم خودم رو فدا میکنم. ازین که افراد ازتون آزرده خاطر میشن زیاد به خودتون سخت نگیرید به فکر منافع جمعی باشید. حق کسی رو پایمال نکنید. فکر کنم اگر همیشه حواستون به همین باشه که حق کسی را پایمال نکنید کفایت میکنه. به قوا حضرت حافظ
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کنی کن که در طریقت(بعضی نسخه ها شریعت) ما غیر ازین گناهی نیست
مخلص کلام خیرتون به همه برسه ولی لازم نیست همه از شما راضی باشن
یا علی
بدون دیدگاه