دائما یکسان نباشد حال دوران


یه روزی 16-17 سالم بودمشغول بنایی بودم، یه کارگر دیگه هم داشت کنار من کار میکرد سنش از من بالاتر بود ولی دیدم اون اسُای {اوستا} ما بهش بهتر رسیدگی میکنه و کارای آسونتر میده بهش جوری که حتی به من میگفت کارای اونم انجام بدم، بخاطر سن بالاترش صبور بودم. فردا باز همین اوضاع تکرار شد دیدم ناهار هم براش آورد.وقتی حسابی حرصم دراومد وقتی فهمیدم انعام هم بهش داده.

طاقتم به حد انفجار رسید گفتم نهایتش میگه از فردا نیا دیگه، میرم یه جا دیگه حمالی میکنم.

گفتم “اسُو”{اوستا} منم خیلی کار کردم کارای اونم کردم ولی به من چرا انعام ندادید. گفت همه که رفتن بهت میگم. هم ترسیدم هم کنجکار بودم. ترسم از برخوردش بود چون کمی عصبانی بود و منم بچه بودم ولی همه که رفتن بهم گفت این آدم پولداری بوده، من براش سالها کار میکردم، چند روز پیش که رفتم دنبال کارگر دیدم اینم توی “دکه” هست.{دکه محلی هست که کارگرا جمع میشدند که برای کار ساختمونی ببرنشون} میگفت اول نادیده گرفتم ولی خودش اومد و گفت به کار نیاز داره؛ الان کارگر من شده ولی وقتی من کارگر اون بودم جز خوبی ندیدم ازش . خواستم تا حدی که میتونم جبران کنم. بعدم یه بیت از شعر حافظ خوند هنوز یادمه

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم

یه تیکه کاغذ هم در آورد نوشت “انسان تابع احسان است”

این دوتا عبارت همیشه تو ذهنم بوده. و هر دو رو کاملا تجربه کردم. حتی همونموقع نگران خرج و مخارج زتدگیم بودم ولی این بیت حافظ کاری باهام کرد که هنوز اثرش توی وجودم هست.

هنوز اون تیکه کاغذ رو دارم و وقتی میرسم سراغ وسایل قدیمیم میخونمش و منو میبره به اون دوران.

اُسُای ما افغانی بود و اون بنده خدا ایرانی، روزگارش از نظر مالی خیلی بهتر از ما شده بود تو ایران بخاطر کار خوب و به موقع که انجام میداد. قبل ازینکه بیاد ایران مقام دولتی مهمی داشته تو افغانستان و پدرش معمار بوده و فوت و فن بنایی رو یاد گرفته بود و همین باعث شده بود خیلی خیلی خوب با آدما برخورد کنه و توی کارش هم خبره باشه. ولی طالبان مجبورش کرده بود از شهرشون فرار کنه و بیاد ایران ولی هنوز اون منش مدیریتی و برخورد با صلابت و مهربانانه رو داشت. سالهای سال هست از اوس حسن خبر ندارم ولی امیدوارم این انرژی مثبتی که میفرستم براش رو هرجا که هست بگیره. دو تا درس مهم به من داد و نشون داد که چرخ گردون همیشه داره میچرخه و آدم ها رو به هم میرسونه.

با هم مهربان باشیم

یا علی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *