رضایت همه یا رضایت جمعی


یک درس مهم از بیزنس گرفته ام و آن این است که نمیتوان همیشه، همه افراد را از خودت راضی نگهداری. ولی اگر در موقعیتی یا مقامی قرار داری که رفتاریهای تو و تصمیمات تو میتواند بر عده دیگری بطور مستقیم و یا غیر مستقیم اثرگذار باشد باید تلاش کنی نظر جامعی را حاکم کنی. قطعا مخالفان تو هم علیه تو مینویسند و یا رفتار میکنند. این مورد کاملا قابل انتظار است. حتی در یک خانواده ، پدر یا مادر ممکن است نتوانند همه فرزندان را از خود راضی نگه دارند، ولی هدفشان این است که خانواده به دوام و بقایش در اجتماع ادامه دهد، ممکن است فرزندان هر یک برای خود از والدین طلب یک خودرو کنند، و برآورده کردن آن برای والدین امکان پذیر نباشد، لذا تصمیمی میگیرند که جمع فرزندان را بتوانند راضی نگه دارند،مثلا یک خودرو خریداری کنند و به اشتراک از آن استفاده کنند. هرچقدر این جامعه بزرگتر شود جلب نظر همه اطراف تقریبا غیر ممکن میشود، هر کس سلیقه و علایق خاص خود را دارد، در یک شرکت اولویت اول تامین منافع جمعی و حرکت به سوی چشم انداز شرکت است، همه کارکنان ممکن است خواسته هایی داشته باشند که حتی به جا و موجه باشد ولی تامین آن برای مدیرعامل یا هییت مدیره بر خلاف مصلحت عمومی شرکت باشد، یا در یک صنف یا نهاد هم وضع همینطور است و البته سخت تر، صنفی را در نظر بگیرید که میخواهد تعداد زیادی کسب و کار را نمایندگی کند، قطعا و طبیعتا نمیتواند نظر مثبت همه را داشته باشد، و اساس رای گیری هم بر همین موضوع استوار است، یعنی بتوان با تفکر جمعی بهترین راه را انتخاب کرد،ولو اینکه عده ای مخالف سرسخت آن و حتی مخالف بر حق آن باشند. دموکراسی در این گونه مواقع همیشه راهکار نیست، ولی شاید بهترین راهکار باشد برای اینکه مطمئن شویم حداقل نظر اکثریت تامین شده است. در انجمن های مردم نهاد حتی سخت تر از انجمن های صنفی است، احتمالا برای یک انجمن غیر انتفاعی هر فردی خود را دلسوز بداند و احساس مسولیت کند که قدمی را برای جامعه بردارد ولی در بسیاری موارد ممکن است تضاد دیدگاهها وجود داشته باشد که به نظر من امری است اجتناب ناپذیر و کاملا طبیعی. لذا هر وقت در این جایگاه ها بوده ام، تلاش کرده ام ادعا نکنم که نماینده همه جامعه هستم. بلکه تلاش کردم نماینده حداکثر جامعه ای باشم که با من وحدت داشته اند، و همیشه هم تلاش کرده ام منافع جمعی و منافع ملی را بر هر منفعت شخصی ارجحیت بدهم، میدانم که شاید همیشه هم موفق نبوده ام و میدانم که بخاطر این موضوع ممکن است حتی افرادی به دشمنی با من برخاسته باشند و یا علیه من نوشته باشند، ضمن اینکه همه این نقدها را میخوانم، همیشه هم تلاش میکنم بتوانم نظرات افراد دلسوز را درک کنم و تا حدی که در چارچوب قانون اجازه دارم از آنها استفاده کنم. لذا همیشه تلاش میکنم پذیرای انتقادها باشم ولی هرگز نمیتوانم همه را از خود راضی نگه دارم و هرگز نمیخواهم که همه را از خود راضی نگه دارم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *