رنجی که میکشیم


خیلی وقت است فهمیده ام تفاهم یعنی تحمل، یعنی سکوت. گاهی اوقات تو گاهی اوقات او. بیشتر تو. در کنار همه چیزهایی که مجبوری تحمل کنی، حضور افرادی در زندگی ات را هم باید تحمل کنی مگر جز این بود که گفتم زندگی یک رنج دائم است. قسمتی اش همین تحمل افراد است. این افراد لزوما افرادی نیستند که به تو نزدیک هستند، ممکن است جریانی باشد که باید تحملش کنی. یا هر آنکس که در زندگی ات تاثیر دارد. یا خیلی جاها که باید ساکت باشی چون مصلحت این است. سخت است ولی زندگی همین است. من هر ارتباطی را مانند ارتباطات یک تیم برای تحقق یک هدف میبینم. مهم نیست این رابطه عاطفی باشد یا کاری یا هرچیز دیگری. برخی سختی ها را برای رسیدن به اهداف والاتر باید تحمل کنی. در زندگی شخصی هم دقیقا همین است. اصولا من همان “من” هستم فقط دایره های اطرافم ممکن است تغییر کند. و افراد در شعاع های مختلفی از من قرار بگیرند، همه همانی نیستند که من انتظارش را دارم، یعنی خیلی وقت است از هیچ کس انتطار ندارم همانی باشد که من میخواهم. تلاشم این است با همه به تفاهم برسم. تحمل یکدیگر ، گاهی من گاهی آنها. تنها راهش فکر کنم همین است. البته که وقتی زندگی را یک رنج دائم ببینی مثل چیزی که من میبینم تحمل همه چیز راحت تر میشود چون انتظار دیگری از زندگی نداری. تو یک سری اهداف داری که در جهت مصالح شخصی و جمعی است، اگر بخواهی به آنها برسی یا در راه رسیدن به آنها بمیری باید یاد بگیری چطور با همه در تفاهم باشی. با هر نوع شخصیتی که دارند. تو باید راهش را یاد بگیری و ورژن خاص خودت را داشته باشی، اینطور است که میتوانی در راه منافع آنها و خودت به نقطه نظر مشترکی برسی. آنجا است که فقط خودت را نمیبینی ، همانقدر که خودت مهم هستی بقیه هم مهم هستند.خیرخواه آنها هم میشوی. حتی اگر کاری کنی که ظاهرا اینطور نشان ندهد، ولی ته تهش همه را دیده ای. و چه چیزی بالاتر از این که وقتی میخواهی تصمیمی بگیری مهم نباشد که همه راضی باشند ولی مهم باشد که مصالح جمعی را دیده باشی. حداقل میتوانی تلاشت را کنی، حداقل وقتی خودت هستی و خودت و میخواهی خودت را قضاوت کنی عذاب وجدان نداری. اول خودت باید دردش را بکشی تا بتوانی درد بقیه را هم درک کنی. شاید به همین دلیل است حرف افرادی که در شرایطی نبوده اند و میخواهند نصیحتت کنند را هرگز نمیتوانم بپذیرم. مثلا روانشناسی که هرگز ازدواج نکرده است ولی در خصوص روابط عاطفی بین دو نفر که ازدواج کرده اند اظهار نظر میکند. هرچقدر هم دانشش را داشته باشد، تجربه چیز دیگری است. شاید برای همین است اگر کسی از من نظری بخواهد اگر تجربه اش نکرده باشم ترجیح میدهم حرفی نزنم.

خویشتن را خیر خواهی خیرخواه خلق باش

زآن که هرگز بد نباشد نفس نیک‌اندیش را

راستی کردند و فرمودند مردان خدای

ای فقیه اول نصیحت گوی نفس خویش را

آنچه نفس خویش را خواهی حرامت سعدیا

گر نخواهی همچنان بیگانه را و خویش را

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *