ضامن


از دوستی امروز پرسیدم خبر خوبی هم برایم داری گفت آخر هفته باران میبارد. البته من انتظار خبرهای دیگری داشتم ولی خوب همین خبر باران هم خیلی خبر خوبی است. مخصوصا که چند روز است هوا بشدت آلوده شده است. آنقدر دود در هوا است که از فاصله چند متری شهر را سیاه میبینی. امیدوارم همیشه خبر خوش باشد. حداقل بعد از اینکه شنیدم یکی از گربه هایم سرطان دارد، فکر کنم این بهترین خبری بود که شنیده ام. ولی گربه که اسمش هم “گربه شماره دو” هست، چند ماهی است که به عنوان عضوی از خانواده شده است. صاحب قبلی اش وقتی دیده بود که مریض است تصمیم به واگذاری اش گرفته بود، آنقدر لاغر بود که فقط پوست و استخوان بود، غذا نمیخورد. شیطنت نمیکرد. یک راهش این است وقتی حیوانی مبتلا به بیماری لاعلاج شد با تزریق موادی کشنده او را بکشی، راه دیگرش هم این است که سراغ داروهای شیمی درمانی بروی و روند درمانی را طی کنی که احتمالا نتیجه ای ندارد و راه آخرش هم این است روزهای باقیمانده عمرش را هم در مکانی امن و با دسترسی به آب و غذا و محبت سپری کند. برای من دو راه اول سخت بود، تصمیم گرفتیم گربه شماره دو برای باقی عمرش با آرامش زندگی کند. اینکه من به حیوانات علاقه دارم و نمیتوانم نسبت به آنها بی تفاوت باشم جزیی از “من” است. نه انتظار دارم همه مثل من فکر کنند و نه همه موافق نگهداری حیوانات خانگی باشند، بخواهیم یا نخواهیم در مجلس قانونی را میخواهند تصویب کنند که نگهداری حیوانات ممنوع شود. ظاهرا حیواناتی که بعنوان حیوانات خانگی هم محسوب میشوند شامل این قانون هستند. من مخالفم، کارزاری هم در این خصوص راه اندازی شده که امضایش کردم. اگر شما هم مخالفید میتوانید از اینجا امضایش کنید.من سالهاست حیوان خانگی داشته ام، از آنها عشق دریافت کرده ام، حالم با آنها خوب بوده است. در حد توانم به انسانهایی که نیاز به کمک داشته اند هم کمک کرده ام، بسیار هم قضاوت شده ام، بارها شنیده ام بجای کمک به حیوانات ، فقط باید به انسانها کمک کرد. من با این دیدگاه هم مخالفم. نظر شخصی ام است. قصد بحث کردن هم ندارم. با توله کشی کردن ازین زبان بسته ها هم مخالفم. هر حیوانی را هم نگه داشته ام اول عقیمش کرده ام. میدانم باز هم مخالفانی دارم. قابل درک است که همه مثل هم فکر نکنند. و اما درباره سرپرست قبلی گربه شماره دو، باز هم دوست دارم نظر شخصی ام را بگویم، این که به این زبان بسته ها بشکل عروسک نگاه شود و وقتی دیدند که دیگر عروسکشان پیر شده یا بیمار شده ، فورا تصمیم بگیرند واگذارشان کنند یا آنها را بکشند، از نظر من ناعادلانه است. من احساس میکنم فردی که میتواند نسبت به حیوانی این گونه رفتار کند، هر کار دیگری هم از او ساخته است. من هرگز حیوانی را نخریده ام، همیشه هر حیوانی که شرایط بدی داشته است را به سرپرستی گرفته ام و سعی کرده ام حالش خوب شود. دو گربه دارم که هر دو در شرایط بدی نگهداری میشدند و سعی کردم با به سرپرستی گرفتنشان هم حال خودم خوب شود و هم حال آنها بهتر. و البته بسیار دوست داشتم گیاهخوار هم بودم ولی نیستم . لزوما چون گیاهخوار نیستم دلیل نمیشود که نسبت به حیوانات خانگی هم بی تفاوت باشم. ما انسانها با باورهای مختلف با رفتارهای مختلف همگی در کنار هم زندگی میکنیم. لزومی ندارد مدام یکدیگر را قضاوت کنیم، فکر میکنم اگر دست از قضاوت یکدیگر برداریم زندگی قشنگتری خواهیم داشت و جلوه هایی دیگر و زیباتر از زندگی را که بخاطر رفتار خودمان از دیدن آن محروم شده ایم را هم ببینیم. هنوز هم وقتی نام امام رضا(ع) می آید، اولین چیزی که به ذهنم میرسد “یا ضامن آهو” است.واقعیت باشد یا افسانه.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *