فردا


اول روحیه ات را میبازی و بعد زندگی را. در فوتبال هم آن تیمی که روحیه بالاتری دارد برنده میشود. یعنی داشتن روحیه جنگندگی و باور به موفقیت اصل اول است. در بیزنس هم همین است. در سیاست هم همین است. جمع همه اینها میشود زندگی. یعنی در تک تک لحظات زندگی باید بجنگی. کم بیاوری له میشوی. حالا من قبلا گفته بودم فوتبالی نیستم ولی این جام جهانی را ، البته بیشتر بازی هایش را تا اینجا دیدم. دقیقا این روحیه جنگندگی باعث برنده شدن خیلی از تیمها شد. تیم ایران در بازی اول روحیه ضعیفی داشت و نتیجه را واگذار کرد، ولی با آن روحیه جنگنده اش در بازی دوم برنده میدان شد. از یک شکست سخت با تنی زخمی بیرون بیایی و بعد چنان جانانه بجنگی کار بزرگی است. کلا ما در ایران پوستمان کلفت است یعنی فوتبالیست باشیم، فعال اقتصادی باشیم، معلم باشیم، کارگر باشیم، تاجر باشیم، کلا هر چه که باشیم ، آنقدر بلا بر سرمان می آید که همیشه گرگ باران دیده هستیم. و همیشه از پس مشکلاتی بر می آییم که گاهی خودمان هم باورمان نمیشود. مثلا میگویند خط فقط برای یک خانواده دو نفره سی و دو میلیون تومان در ماه است ولی خیلی هایمان با کمتر ازین زندگی میکنیم و هنوز زنده ایم. و گاهی وقتی به گذشته هم نگاه میکنیم، به خودمان میگوییم “دمت گرم، از پس چه بدبختی هایی برآمدی”. آدم گاهی باید خودش را هم تشویق کند، بخاطر همه تلاش هایش و بخاطر کم نیاوردنش، یعنی همین الان به گذشته ات فکر کن ، میبینی خیلی جاها بوده که میتوانی به خودت افتخار کنی. مثلا پاس کردن درسی در دانشگاه که از آن متنفر بودی ولی از پسش بر آمدی. یا مثلا اصلا همین که هنوز زنده ای و با همه بد و خوب ها تا اینجا خودت را آورده ای. یا با این همه تحریم های خارجی و محدودیت های داخلی که بر سرمان ریخته باز هم هستیم. باز حرف از این تحریم ها زدم داغ دلم تازه شد. آنها که دشمن هستند، تحریممان میکنند، آنها که در داخل برایمان محدویت درست میکنند دیگر چرا. والا ما از آن خارجی که نانش در تحریم کردن ما هست اصلا گله هم نداریم، روزی در دادگاههای بین المللی بی طرف باید به مردم عادی بخاطر قوانین دیوار برلینی شان جواب بدهند. درد بیشتر این است که از داخل چرا این بلاها را سرمان می آوردید. امروز دوباره یکی از شرکت ها دیدم تعدیل نیرو داشته، قلبم میترکد. بیشتر ازین ناراحت میشوم که در این شرایط سخت است کسی را هم نصیحت کنی که به مهاجرت فکر نکند و بماند و برای آبادانی ایران بجنگد. یعنی هر بار از وطن پرستی گفتم و سعی کردم به چهار نفر انگیزه بدهم که هرجای دنیا باشی هم هیچ جایش خاک وطنت نمیشود، فردایش یا شاپرک امر کرده مثلا درگاه پرداخت را ببندید. یا وزیر ارتباطات گفته محدودیت های اینترنتی فعلا پابرجا هست. یا خبر تعطیلی کسب و کارها را شنیده ام. قبول دارم شرایط، شرایط سختی است. یعنی خیلی سخت است ولی ما سرباز کشوریم باید با هر بدبختی هم شده بمانیم و وطن را آباد کنیم. آخر کجا برویم ک حس غم و غربت نباشد. هرجا برویم و هر کاری هم کنیم باز هم میدانم دلمان اینجاست. نباید نسبت به کشورمان بیتفاوت شویم. اینجا وطن ما هست باید با هر مصیبتی است روحیه مان را حفظ کنیم و تلاش کنیم برای فردایی بهتر.فردای بهتری که یا می آید یا در راه ساختنش نهایتا میمیریم دیگر. جان آدم چه ارزشی دربرابر کشورش دارد. کاش که پرچم کشورم کفنم باشد. هروقت مرگ سراغم بیاید من یکی که آماده ام، ولی تا آن روز دست از جنگیدن برنمیدارم. برای سربلندی کشورم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *