بین گفتن و انجام دادن، بین بیتفاوتی و عمل، فاصله بین دو کلمه میتواند بسیار زیاد باشد، آنقدر که عشق به نفرت نزدیک است به بی تفاوتی نزدیک نیست. اگر همه همانی باشند که ادعا میکنند، یکرنگی جای دورویی را بگیرد، آدمها حتی اگر بد باشند ولی خودشان باشند ، تلخی زندگی به کام خودشان هم شیرین تر میشود. مشکل در تک تک لایحه های یک مملکت از بی تفاوتی نشات میگیرد، از جایی شروع میشود که افراد نسبت به جایگاهشان، نسبت به وظایفشان بیتفاوت میشوند. ازین که مورد عشق یا مورد نفرت قرار بگیرند فرار میکنند. میخواهند منفعل باشند تا همه از او راضی باشند، تا کسی بر آنها غضب نکند، اگر کاری کردند موافق با منافع ملی، موافق با ملت ، حالت طبیعی اش این است که مورد غصب عده ای هم قرار میگیرند، از آن مورد غضب قرار گرفتن میترسند و منفعل میشوند، در همین ماجرای رمزارزها که خودم بسیار درگیرم، افرادی را میبینم پستهای کلیدی دارند، جایگاه حساسی دارند، ولی همیشه ترس این را دارند که اظهار نظر نکنند چون ممکن است مغضوب عده ای شوند.اگر بنا شود نظر شخصی خود را ارائه دهند ، کاملا حرفهایی میزنند که با آن چیزی که زیرش را امضا میکنند متفاوت است، واقعیت این است تقریبا همه میدانند که بلاکچین و رمزارزها برای کشور یک موهبت است ولی هیچ کس هنوز مسولیتش را به عهده نگرفته است. تقریبا همه نهادها با یک نگاه منفعلانه و از سر خود باز کردن به موضوع نگاه میکنند. ترسشان به گمانم از این است کاری کنند که فردا عده ای سو استفاده کنند و بعد این عده ار مقصر بدانند که چرا مسولیتش را برعهده گرفتند. واقعیت این است وارد میدان نشدن سختتر از در میدان بودن و مبارزه کردن است، ما به افرادی نیاز داریم که مردانه در میدان بجنگند، مردانه تصمیم بگیرند، حتی اگر اشتباه باشد، همین بلاکچین ، همین رمز ارز ها مردانه بایتید و بگویید نه، ما هم کاسه کوزه مان را جمع میکنیم، در عین اینکه به وطنمان خدمت خواهیم کرد، ولی مانند شما دست از تکنولوژی نخواهیم کشید، اگر هم برایتان دیگر آشکار شده است که یلاکچین و رمز ارز یک فرصت است و باید از آن استفاده کنیم، مردانه پایش بایستید. ما همه بچه های این نظام و این مملکتیم ما همه میخواهیم راهمان همان راهی باشد که سردارهایمان، سلیمانی هایمان رفتند.هرکس در میدانی میجنگد ، این میدان هم میدان جنگ ماست. بگذارید بمانیم و بجنگیم.
یا علی
بدون دیدگاه