قربانی


نه واقعا اینطوری نمیشود. هر روز احساسات ضد و نقیض، هر روز کلافگی برای اینکه باید برای حقت دائم هم با زندگی بجنگی و هم با مسولانی که بیشتر ترجیح میدهند روزانه فقط امضاهای روتینشان را کنند. و نه اینکه حرکتی برای تغییر، برای امیدوار کردن مردم به وضعیت. یک عده شان هم که ظاهرا نیستند کلا. دسترسی به آنها هم مدتی است از همیشه سخت تر شده است. از جنگیدن خسته نشدم . ولی بیزنس بجز اینکه نباید خسته بشوی باید سودده هم باشد. با این شرایطی که برای اینترنت درست کرده اند و همش با عدم قطعیت های مختلف مواجه هستیم. واقعا عاقلانه نیست مانند قبل پیش بروی. باید تغییراتی در سیاست هایت اعمال کنی تا بتوانی سرپا بمانی. آنقدر تصمیمات و حرف های متضاد دیدم که دیگر کلافه شدم. هرکس میرسد تز جدیدی میدهد. دیگر وقت تصمیمات سخت است. وگرنه نابود میشویم. باید کمی آینده نگرانه به موضوعات پیش رو نگاه کنم و تصمیمات درست بگیرم. در سخت ترین شرایط چند سال اخیر قرار دارم. از همه سمت فشار هست. فشارهایی که گاهی حس میکنم خارج از توان تیم هم هست. ولی باید تغییرشان داد. گاهی حتی با قربانی کردن. به هرحال هرچه که هست کسب و کارهای اینترنتی را تحت فشار بسیار زیادی قرار داده است. شاید یک پایان تلخ از یک تلخی بی پایان بهتر باشد. چیزی که برایم مهم است حفظ نیک اندیش و توسعه آن است. بیزنسهای زیر مجموعه اش شاید گاهی باشند، شاید نباشند و شاید شکل سرویس دهی آنها عوض شود. ولی نیک اندیش هست که همیشه به من قدرت ادامه میدهد.حالا با همه بالا و پایین هایش. شاید یک روزی که بحث تمرکز بود و به من میگفتن چرا اینقدر وارد حوزه های مختلف میشوی، این روزها را میدیدم.میدانستم دیر یا زود ممکن است به شرایط فعلی برسیم و اینترنت بازیچه ای شود که آنهایی که دستشان روی دکمه قطع و وصل و محدویت هس برای کسب و کارهایی که در بستر آن است ارزشی قائل نشوند. الان همانجا هستیم. شاید کمی عقب بکشیم ولی باز با همه وجود خواهیم بود. البته که خیلی زود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *