روزانه با افراد زیادی جلسه دارم، هم درون سازمانی و هم بیرون سازمان. آنقدر زمان قرارهایم به هم نزدیک است که گاهی حتی فرصتی برای دستشویی رفتن هم پیش نمی آید. فکر میکنم در آینده ای نزدیک سیستم رفع قضای حاجت مبتنی به تکنولوژی در ایران هم در دسترس قرار خواهد گرفت.گاهی اوقان حتی شرکایم هم تصور میکنند اگر به آنها سر نمیزنم یا اگر به سراغم می آیند با در بسته روبرو میشوند دلیلش این است که به آنها کمتر اهمیت میدهم. ولی واقعیت ماجرا این نیست. من مدام در حال دریافت اطلاعات از طریق گزارش های میدانی خودم و گزارشهای آنلاین مربطو به شرکت است و بعد هم تحلیل آنها. گاهی هم که جلسه ندارم باید خودم را برای جلسه ای آماده کنم. همینطور بی اطلاع دوست ندارم در جلسه ای حاضر شوم. گردآوری دیتا کار مهمی است و تحلیل آنها بسیار مهمتر. اینکه بر اساس این داده ها چه تصمیماتی گرفته شود قسمت سخت و جذاب ماجرا هست ولی طبیعتا زمان نیاز دارد، پس شاید در اتاقم تنها باشم ولی در حال کار کردن بر روی همین داده ها هستم که بهترین تصمیمی که میتوانم را بگیرم یا به بهترین تصمیم برسم و آن را با همکارانم مربوطه به اشتراک بگذارم و تصمیم نهایی را بگیرم. پس لزوما در اتاق تنها بودن به این معنی نیست که وقت کافی دارم. قبلا این مشکل را با یکی از همکارانم که در واقع هم شریکم است و هم یک مدیر ارشد داشتم، میگفت مدتهاست نتوانته ایم دو نفره در خصوص موضوعات مربوط به بخش من صحبت کنیم. از او خواستم به مسئول دفترم بگوید و جلسات هفتگی منظم تنظیم کند. جلسات اول حرفها زیاد بود و وقت جلسه که تمام میشد ادامه اش به هفته بعد موکول میشد ولی اینقدر جلسه ها خوب پیش رفت که گاهی اوقات دیگر حرفی برای گفتن نداریم و همه چیز روال خودش رو پیش میبرد. همین را به همه همکارانم هم گفته ام اگر واقعا نیاز به جلسه ای است از قبل تنطیم کنید هم من با آمادگی حاضر میشوم و هم اینطور نمیشود که کسی تصور کند مورد توجه قرار نمیگیرد. اینجا وبلاگ شخصی من است و میدانم همکارانم هم آن را میخوانند، پس اعلام میکنم. من در خدمت همه نازنین همکارانم هستم فقط از قبل هماهنگ بفرمایید. اینطوری بهتر است.
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
بدون دیدگاه