هدف

من بارها مرده ام. بار ها زنده شده ام. هرچ زندگی میکنم در وقت اضافه است. من هیچ چیز جز سربلندی کشورم نمیخواهم. هرچقدر هم کسی درکش نکند یا آن را شعار بداند. من همین هستم. من آدم پولداری نیستم که که پول مستم کرده باشد. آدم قدرتمندی هم نیستم که مست قدرت باشم. هر کس در زندگی رسالتی دارد. مثل هر کسب و کاری که اگر رسالتی نداشته باشد محکوم به فنا است. من هم برای خودم رسالتی دارم. رسالتم همین است که همه تلاشم را کنم در حد وسعم برای کشورم مفید باشم. در این راه دوست زیاد دارم. دشمن هم زیاد دارم. وظیفه ام همین است که با وجود همه ناملایمتی ها در یک رنج دائم که شوقش رسیدن به اهدافم است تلاش کنم. من خودم خوب میدانم اگر خوب نمیخوابم، برای چه است که نمیخوابم . من غمی در دل دارم، غمم همان غم کشورم است. غم مردمان کشورم است. من دوست دارم آنقدر بجنگم که در همین جنگ دائم جانم را هم فدا کنم. من هیچ ابایی برای مردن ندارم. من میخواهم تا هستم تا میتوانم با همه وجودم سعی کنم. با همه وجودم کم نیاورم. پول برای من ابزاری است که بتوانم در خدمت کشورم باشم. پول برای من وقتی ارزش دارد که ثروت تولید کنم برای توسعه کشورم برای توسعه ملی کشورم در راستای منافع ملی کشورم. من هنوز نقطه پرگارم در برابر کارهایی که میخواهم انجام دهم. امیدم به خدا است. میدانم صد هزار هنر هم داشته باشم توکل بایدم. تا به الان هم هرچه بر سرم آمده است و هرچقدر مشکلاتم بیشتر شده است باز دست از کاری که میخواهم بکنم نکشیده ام. باورم این است. اگر من و امثال من هم دست روی دست بگذارند دیگر چه کسی برخیزد و همتی کند. بیشتر اوقات هرچه از مسولان دیده ام بیمهری بوده است. ولی باز دست از تلاش نکشیده ام. الان هم اینها را مینویسم که تجدید میثاقی شود با خود خودم. با خودم که نمیخواهم هیچ وقت کم بیاورم. من میخواهم کفنم پرچم کشورم باشد و تا آن موقع حتی روزی از پای نخواهم نشست. من آماده ام که حتی در این راه جانم را از دست بدهم. من سالهاست دیگر از مرگ نمیترسم. با آغوش باز پذیرایش هستم و امیدم این است روزی تاثیری داشته باشم که ارزش همه این تلاش ها را داشته باشد.

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید