کلاف


آدمی همیشه چالش دارد، چه بخواهد زندگی اش را تغییر بدهد و چه بخواهد ساکن باشد، ساکن بودن هم به اندازه رشد کردن چالش دارد. در هر مرحله ای از زندگی هجمه های فکری به شکل های مختلف با زندگی ات عجین میشود. طبیعتا یک قسمت اعظم از زندگی من به کارم برمیگردد. بیشترین ساعات مفید عمرت را در حال کار کردن هستی و یا در حال فکر کردن به آنچه باید انجام بدهی، روز و شب هم ندارد. وقتی کار کنی، و فکرت رو به جلو رفتن باشد، مدام ذهنت درگیر کار است. گاهی به این فکر میکنم که حتی وقتی به سفر هم میروم برای این است که ذهنم بهتر کار کند و بتوانم بهتر و مفیدتر کار کنم. حتی روزهایی که شب ها زودتر به خانه میروم، یا دوباره مشغول کار میشوم و یا از شدت کلافگی دوست دارم باز به محل کارم برگردم. شاید یکی از عادت های بدم این باشد که حس میکنم یا باید کار کنی، یا نهایتا چند ساعتی را بخوابی. اگر در روز کاری برایم موضوع غیر کاری پیش بیاید و زمان مفیدم از دستم برود، حس میکنم هر طور شده باید آن زمان را جبران کنم. اینطور زندگی کردن شاید از نگاه بقیه هدر دادن عمر باشد، ولی از نظر من معنی عمر برای من این است که عمرم را برای ساختن صرف کنم. تفکر آدمها میتواند با هم متفاوت باشد. در طول زندگی و یا در عرض زندگی، زندگی کردن، انتخابی است که خود ما تصمیم میگیریم کدام را انتخاب کنیم. مدتی است با آدمهایی جدیدی آشنا شده ام، افرادی که زندگی شان در سفر است، با کمپر یا با کوله پشتی برایشان زیاد فرقی نمیکند، دائما در حال سفر هستند و از این نوع زندگی شان هم لذت میبرند، بارها افتخار این را داشته ام که همکلامشان بشوم، تجربه شان از زندگی بسیار از من بیشتر است، تجربه شان از آدمها بسیار از من بیشتر است. همیشه داستان های جذاب برای تعریف کردن از سفرهایشان و لذت های سفرشان و طبیعتا سختی های سفرشان را دارند. از شنیدن حرفهایشان هیچوقت سیر نمیشوم. شاید این زندگی با روحیات من کمتر سازگار باشد. زندگی من هم با روحیات آنها کمتر سازگار است. ولی همیشه حرف مشترک برای گفتن هست. نگاه که میکنم میبینم دغدغه های مشترک هم زیاد داریم ولی هر کداممان سبکی متفاوت را برای زندگی انتخاب کرده ایم و از آن لذت میبریم ولی هیچ کداممان هم حاضر نیستیم جای دیگری باشیم. این وجودمان را دوست داریم و مرتب تلاش میکنیم بیشتر یاد بگیریم و بیشتر از زندگی لذت ببریم. یکی با کار کردن یکی با سفر کردن و همزمان کار کردن و دیگری شاید به نحوی دیگر. زندگی برای هر کس مفهوم متفاوتی دارد. این مفاهیم کنار هم زیبا هستند. هم کلام شدن با آدمها با سبک های زندگی متفاوت جدابیتی است که هیچ وقت برایم تکراری نمیشود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *