بلاتکلیفی رمزارزها


من که در جریان همه چیز مملکت نیستم، ولی آنچه در خصوص رمزارزها میبینم این است که هنوز هیچ برنامه مدونی برای آن تدوین نشده است، کارگروه های مختلف در نهاد های مختلف دولت و سایر قوا در حال برگزاری جلساتی در این خصوص هستند، الان چند ماه ازین وضعیت میگذرد ولی من که هنوز خروجی ندیده ام. در چند جلسه هم که حضور داشتم بیشتر شبیه یک دورهمی بوده است و گفتن و شنیدن حرفهای تکراری بدون هیچ نتیجه ای. در هر صورت تصور من این است که قانونگزار در تلاش است یک قانون کامل و جامع را تدوین کند و سپس آن را مصوب کند،ولی از نظر من این کار تقریبا نشدنی است چرا که داریم در خصوص یک تکنولوژی حرف میزنیم که مدام در حال پیشرفت است. بنابراین قانون مدون و جامعه برای آن تدوین کردن احتمالا آن نتیجه ای که میخواهیم را نخواهد داشت. بهترین راهکار تدوین چارچوب هایی است که با همکاری فعالان این حوزه شکل بگیرد. و با خودتنظیم گری ، آرام آرام به سمتی برویم که بتوانیم قوانینینی را پله به پله و پیشرفت این تکنولوژی بدون مهار کردن آن تدوین کنیم. در غیر اینصورت هر روز شاهد مشکلات بیشتر و تعارض منافع بیشتری خواهیم بود. نمونه آخرش این بوده که پلیس فتا دستورالعملی را به صرافب های رمز ارز ابلاغ کرده است که ، برخی از بندهای آن هم ایرادهایی اساسی دارد ولی مشخص است که روی آن کار شده و نتیجه یک تلاش است. شاید پلیش فتا در جایگاه قانونگزار نباشد ولی شکایت های مردم اول به سمت پلیس فتا روانه میشود، و در واقع باید جور عدم مصوب کردن قوانین توسط قانگزار را هم به نظر من بکشد.تا بداند در برخورد با یک پروده چگونه عمل کند. نکته این است در همان اول دستورالعمل نوشته شده است که این ضوابط هیچ گونه رسمیتی به فعالیت مرتبط به رمزارزها نمیدهد، در واقع پلیش فتا خواسته است که اگر پرونده ای به آنها ارجاع شد بتواند بر اساسا ضوابطی که ابلاغ کرده رفتار کند، حال اینکه این ضوابط هیچ رسمیتی هم به فعالان این حوزه نمیدهد. عمیق تر که بیندیشیم یعنی شما باید این کارهایی که من میگویم را بکنید ولی بدانید اگر همه این کارها را هم انجام دهیدباز هم از نظر من فعالیت شما رسمی نیست. و منتظر است که قانونگزار فکری به حال این موضوع کند.همه اینها باعث میشود بلاتکلیفی و ناامیدی بیشتری فعالان این حوزه را درگیر خود کند. و همچنان در فضای خاکستری بدون اینکه بدانند قرار است چه شود فعالیت کنند. ما امیدواریم که این حوزه به یک نهاد تصمیم ساز و فعالان این حوزه سپرده شود. تا بیش از این از قطار تکنولوژی عقب نمانیم.نه اینکه همه فشارها را به کسب و کارها از هر سویی وارد کنیم و انتظار هم داشته باشیم همچنان با امید ادامه دهند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *