ریسک یا ثبات


بقول املاکی ها، وقتی بازار خوب است که همه معامله میکنند، زرنگی کسی هست که در بازار خراب معامله کند. همین موضوع در زندگی هم جاری و ساری هست، بخواهیم یا نخواهیم زندگی میگذرد، اگر همه چیز بر وفق مراد باشد که دلزده میشوی، مگر کم بوده اند افرادی که بسیار ثروتمند بوده اند و در اواخر جوانی خودکشی کرده اند و خودشان پایان زندگیشان را رقم زده اند. خودشان خواسته اند حتی بر مرگشان هم حاکم باشند. ازین بابت عرض میکنم که خیلی ها ترجیح میدهند در یک عالمه پول غوطه ور شوند و برای مشکلتشان اشک بریزند تا اینکه در کنج خیابانی از فقر بمیرند. من هم شاید باورم همین باشد که فقر زندگی انسان را نابود میکند و پول اگر باعث خوشبختی نباشد، بی پولی قطعا باعث بدبختی هست. ولی عرضم این است که مولتی میلیاردرهای دنیا هم زندگی را چیزی جز رنج دائم نمیبینند. در هر شرایط زندگی باشیم با رنج دست و پنجه نرم میکنیم. حالا اگر از نظر مالی بسیار تامین باشیم که مثل همان املاکی در بازار خوب هستیم. ولی بیشتر جامعه ما الان در بازار بد بسر میبرد، هنر این است در این بازار بد خوشی هایمان را بیشتر کنیم و امیدمان را افزون.خوب میدانم اگر بی پول باشیم همه فکرمان درگیر پول باشد و نان شب بسیار بدتر از حالتی هست که جیبمان پرپول تر باشد. تولید ثروت در هر جامعه ای بسیار مهم است، اولین بار اینطور که خوانده ام در آمریکا بود که مفهموم تولید پول(making money) بجای گرفتن پول ( earning money) رواج یافت. یعنی بجای اینکه وقتمان را بدهیم و کاری انجام دهیم و بابت آن پولی دریافت کنیم، کاری کنیم که پول بسازیم. چون زمان ما محدود است و طول عمرمان کوتاه پس باید کاری کنیم و ثروتی خلق کنیم که همیشه برای ما پول تولید کند. قبلا هم عرض کرده ام شما میتوانید در شرکتی استخدام شوید که حقوق و مزایای مشخصی دارد ، به بلوغ خود رسیده است، و هر سال هم طبق قانون افزایش حقوق دارد و بعد از سی سال هم بازنشسته شوید و مستمری بگیرید. یا میتوانید شرکتی نوپا را پیدا کنید ، درباره اش مطالعه کنید، رزومه مدیران و هییت مدیره اش رو بررسی کنید، و جزو دسته قبل از 250 نفری باشید که به آن شرکت میپیوندید، در این حال با رشد شرکت و درصورتیکه مدیران و سهامدارانی در راس باشند که بجای منافع شخصی بدنبال منافع جمعی باشند، شما میتوانید آینده ای متفاوت را برای خود رقم بزنید. شرکت ها تا قبل از 250 نفر شدن یعنی تا زمانی که جزو شرکت های کوچک و متوسط محسوب میشوند پتانسیل بسیار خوبی را برای رشد و همینطور دادن امتیاز به کارکنانی دارند که خودشان را وقف شرکت کنند. قدم اول شناسایی این شرکت ها و قدم دوم ارسال رزومه برای آنها و حتی در صورت رد شدن اصرار بر استخدام در آن شرکت ها است، طبیعتا بیزنس بالا و پایین دارد و شما هم در حال ریسک هستید، اگر بدنبال ریسک و تولید پول نیستید میتوانید به همان شرکت هایی که رزومه قویتری دارند بپیوندید زیرا که احتمال انحلال آنها و بیکار شدن شما کمتر است، ولی اگر بدنبال تولید پول برای آینده خود هستید به شرکت هایی بپویندید که قابلیت رشد دارند و هنوز 250 نفر نشده اند و با تحقیقاتتان متوجه شدید که ارزش ریسک کردن را دارند.

تو که در خواب بوده‌ای همه شب

چه نصیبت ز بلبل سحر است

آدمی را که جان معنی نیست

در حقیقت درخت بی‌ثمر است

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *