آتش نشان، امدادگر، کسی که جانش را درطبق اخلاص میگذارد و برای نجات دیگران حتی فدا می شود، زمانیکه پلاسکو آتش گرفت کاملا اتفاقی نزدیکش بودم، آتش نشان هایی را دیدم که جانشان را برای دیگران فدا کردند، ولی شاید هیچ وقت به اندازه امروز از نزدیک این جان فشانی را ندیده بودم، امروز ساختمان شرکت بخاطر مشکل برق دچار حریق شد، اول خدا را شاکرم که همه همکارانم نجات پیدا کردند، نجاتشان با دلیری قهرمانان آتش نشان وطنم بود، آدمهایی بدون ادعا که امروز شجاعانه وارد گود شدند، آنچه روبرویشان بود آتش بود، آتشی که از همه طبقه ها بی رحمانه شعله ور بود و همه چیز را میسوزاند، قهرمانانی را دیدم که درنهایت شجاعت درون مهلکه رفتند، نجاتمان دادند. آتشی را دیدم که با آن زبانه های وحشتناکش آخرش تسلیم شد. تسلیم این انسانهای شجاع ، آدمهایی را دیدم که بدون لحظه ای تردید جانشان را سپر کردند که ما زنده بمانیم. دمتان گرم، سرتان خوش، قدردانتان هستم تا ابد.
بیست ونهم تیرماه هزار وچهارصد و دو
بدون دیدگاه