گردن باریک ترین موجودیت توی این مملکت کسب وکارهای آنلاین هستند.حتی نیاز نیست کسی را بفرستیم که پلمپشان کند، دکمه را میزنیم، حسابها ودرگاهها وهرچه دارند را قطع میکنیم تا متوجه شوند که راهشان اشتباه بوده و جو نگیرنتشان که انگار سهمی در اقتصاد دارند.
حمایت از استارتاپ ها هم نطقی هست که جلوی دوربین و در انتخابات میتوان از آن استفاده کرد. همین!
والا ما خودمان هم دلمان از دست خودمان خون است،ازینکه هرچه زدنمان باز ماندیم. ما میخواستیم نان حلالی در بیاوریم و خدمتی به کشورمان کنیم و در راستای توسعه اقتصاد دیجیتال کشور قدم برداریم. ولی خوب نشد دیگر ولی اما ما تلاشمان را کردیم.
نوشتم که بگویم دیگرکار از اعتراض گذشته هست، این رفتارهای سلیقه ای با کسب وکارها به یک الگوی نامنظم تبدیل شده است و کوچک و بزرگ هم نمیشناسد. گاهی حس میکنم این آخر راه است. امروز نه فردا باید کاسه کوزه مان را جمع کنیم و برویم پی کارمان.
فقط پشت دستمان را داغ کنیم که دیگر وارد هیچ حوزه نو آورانه ای نشویم، چون احتمالا مسیرش تکراری است وسنگ هایش بزرگتر. حداقل خودمان میدانیم کم تلاش نکردیم، ولی نگذاشتند.
بدون دیدگاه