تعهد

تعهد محترم است و با ارزش. در هلدینگ نیک اندیش از همان ابتدایش، از همان سنگ بنای اولیش که گذاشتیم با هم عهد بستیم که تا آخرش با هم هستیم، و همیشه جا را برای افراد متعهد دیگر باز میگذاریم. البته گاهی میدانم به همین دلیل انتظاراتم از افراد زیاد است، خصوصا از شرکا و‌مدیرانم، شاید هم گاهی اشتباه کنم، انتظاراتم بیش از حد باشد، خودم فکر میکنم آنچه در توانم است برای شرکت و برای همکارانم میگذارم، دلم میخواهد همه شان رضایت عمومی داشته باشند و مدیران و‌شرکایم و افراد کلیدی شرکت بیش از بقیه رضایت داشته باشند. منظورم از رضایت عمومی این است که در حق کسی جفا نکنم، لزوما به این معنی نیست که همه باید راضی باشند، چون عملا نمیتوانی همه را از خود راضی نگه داری، ولی میتوانی به نحوی عمل کنی که پیش وجدان خودت آسوده باشی که جفا نکردی، یا اگر در حق کسی بدی کردی بدانی، و چشمت را بروی آن نبندی و جبرانش کنی، این که اهداف بلند مدت شرکت برای همه اولویتش بیش از هرچیز دیگر باشد. خودم فکر میکنم وجدانم آسوده است، خیرخواه جمع بوده ام. شاید هم کاملا موفق نبوده ام، ولی تلاشم را کرده ام. سعی کرده ام حرف و عملم یکی باشد، اینکه میگویم انتظارم از افراد کلیدی بیشتر است شاید به حق باشد شاید هم من زیاد سخت میگیرم. ولی همیشه افرادی که تعهد دارند برایم با ارزشتر هستند، همیشه به آنها میگویم به سابقه ام نگاه کنید ببینید حرفم با عملم چقدر منطبق است. افراد متعهد برای نیک اندیش و برای من با ارزشترین هستند، آنها هستند که آینده نیک اندیش را رقم میزنند. اینکه با همت آنها و لطف خدا بتوانیم در راستای چشم اندازمان حرکت کنیم. اینکه همه بدانند فرصت برای همه هست که خود را نسبت به نیک اندیش متعهد کنند و اینکه همیشه در نیک اندیش و در هییت مدیره اش جا برای این افراد است. همین.