تفرقه

در قرآن میفرماید”وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا” . اهمیت تفرقه از همین آیه به خوبی پیداست. در آیین ها و دینهای دیگر هم همیشه پیروانشان را از تفرقه برحذر میداشته اند. تفرقه سبب از هم پاشی هر نهاد و سازمان و و حتی حکومتی میشود. چنان که ضرب المثل معروفی هست که میگوید “تفرقه بینداز و حکومت کن”

متاسفانه گاهی افراد بدون اینکه بدانند ، گرفتار بازی دیگران می شودند و سبب تفرقه در یک اکوسیستم کسب و کار میشوند و دودش قبل از همه در چشم خودشان میرود.و آن اکوسیستم هم یا متلاشی میشود و یا افراد کارآزموده به کنار رانده میشوند و همه چیز بدست افرادی نالایق و بله قربان گو می افتد. من همیشه برای اکوسیستم کسب و کارهای آنلاین نگران این موضوع تفرقه افکنی بوده ام و هستم. طبیعی است افرادی که خط مشی آنها با ما یکی نباشد و یا اهداف دیگری را دنبال میکنند، هدفشان ایجاد تفرقه باشد، آب را گل آلود کنن تا از آن ماهیگیری کنند. این ما هستیم که باید هشیار باشیم. به همه سالهایی فکر کنیم که با چه زجر و زحمت در برابر فشارهایی که مانند پتک بر سرمان خراب میشد مقاومت کردیم. حالا که توانسته ایم حاکمیت را قانع کنیم که آنچه میخواسته ایم حق مسلم ما و مردم کشورمان است و کمی روی خوش دیده ایم، نباید اجازه دهیم بین ما تفرقه ای ایجاد شود. در حال حاضر همه ما فعالان حوزه رمزارزها ، و هم حاکمیت در بوته آزمایش قرار گرفته ایم. حاکمیت در تلاش است نگرانی هایش را مطرح کند و ما هم پاسخ آن نگرانی ها را بدهیم. گام اولش این است که ما یکصدا باشیم و هر اختلافی هم داریم بین خودمان حل و فصل شود، و گام دوم ما ارتباطمان با قانونگذاران و حاکمیت است. سخت است، میدانم، فشار زیادی روی همه ما است ، میدانم. ولی چاره چیست. آیا جز این است که همگی به یک ریسمان چنگ بزنیم و پشت و پنای یکدیگر باشیم تا خداوند هم یاری مان کند. بدانیم هستند افرادی که همیشه به جای منفعت جمع به دنبال منفعت خود هستند، بدانیم که افرادی هم هستند که چنین نیستند و اولویت جمع را ارجحیت میدهند زیرا که میدانند قدرتی که با رانت به وجود بیاید به زودی از بین میرود ولی اگر قدرتی با حمایت جمعی به وجود آید پایدار خواهد ماند. سعی کنیم در هر موضوعی که به این مسائل مربوط میشود، ثابت قدم باشیم و طالب منافع جمع. انشالله میتوانیم از این مرحله هم به خوبی و خوشی بگذریم و نتیجه اش را با شادمانی جشن بگیریم.

با جوانی سر خوش است این پیر بی تدبیر را

جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را

من که با مویی به قوت برنیایم ای عجب

با یکی افتاده‌ام کاو بگسلد زنجیر را