حمل کوه بیستون


تو همیشه خوبی، اگر گاهی بد میشوی، احتمالا مقصرش خودم هستم. گاهی به چنان درجه ای از خشم مرا میرسانی که باورم نمیشد تو هستی که اینطور مرا عصبانی و خشمگین کرده ای. ولی خوب یار خوب هم نوش است و هم نیش. نیشش را هم باید بخوری تا نوشش مزه دهد. گاهی چنان عصبانیم میکنی که میخواهم سر به تنم نباشد و دنیا بایستد تا من از آن پیاده شوم.

نمیدانم چرا اینطور میشود، مهرم به تو کم نمیشود ولی تا چندین روز به هم میریزم، اعصابم خرد میشود و توانم برای انجام مسولیت هایم کم میشود. به هم میریزم. هرچند باز خودت هستی که تیکه های این انفجار روحی ام را باید مثل یک پازل کنار هم بچینی و وصله پینه ام کنی. ولی میدانی که جای این زخمها و این وصله های چندصد تکه همیشه میماند.

گاهی باعث میشوی از زندگی کلا ببرم. گفتم که صد البته خودم احتمالا مقصرم و به ذات مهربان تو عیبی وارد نیست. ولی مینویسم که یادم باشد همان تویی که میتوانی کاری کنی که حس کنم شاه جهانم، میتوانی کاری هم کنی که احساس بیچاره ترین آدم عالم را کنم.

نمیدانم، نمیدانم باید چه کنم که چنین نشود، راستش همیشه سعیم را هم میکنم که نگذارم چنین شود، نگذارم خودم به حد نهایی اش خشمگین شوم، یا باعث شوم تو به حد تمامش خشمگین شوی. ولی کمیتم در راستای این موضوع لنگ میزند و همیشه توانش را ندارم خوب باشم و گاهی حتی تحمل کنم تا از موضوعی خاص عبور کنم. گاهی نمیشود که نمیشود. و چنان زهر هایی از وجودت ترشح میکند که مرهمی برای آن نمی یابم. آخرش هم خودم را قانع میکنم که یار خوب هم نوش است و هم نیش. نیش است که به نوش بودن معنا میدهد. سخت و انرژی بر و اعصاب خرد کن و جگر له کن است، ولی چاره چیست؟ هیچ هیچ هیچ. باید تحمل کرد و باید ساخت و باید وصله پینه اش کرد تا شاید دوباره همه چیز رنگی شود و سیاهی رخت بر ببندد. میسازم، یعنی چاره ای ندارم، باید که بسازم. من را که از تو گریزی نیست. و به گمانم تو را هم از من گریزی نباشد. این چند بیت سعدی خوب به دلم مینشیند.

احتمال نیش کردن واجبست از بهر نوش

حمل کوه بیستون بر یاد شیرین بار نیست

سرو را مانی ولیکن سرو را رفتار نه

ماه را مانی ولیکن ماه را گفتار نیست

گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن

بدر بی‌نقصان و زر بی‌عیب و گل بی‌خار نیست

لوحش الله از قد و بالای آن سرو سهی

زان که همتایش به زیر گنبد دوار نیست

دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن

من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *