خودم و زندگی


به خودم قول میدهم وقتی میخواهم بخوابم گوشی ام را خاموش کنم، حتی وقتی سایلنت است باز صدای نوتیفیکشین ها هایش می آید. به خودم همیشه قول میدهم خاموشش کنم ولی ته دلم این اجازه را نمیدهد. میگویم وقتی به رختخواب میروم دیگر هیچ پیامی به کسی نمیدهم. با هیچ کس حرف نمیزنم. ولی باز نمیتوانم. نمیدانم تازه دارم میفهمم بین کار و خواب زندگی هم وجود دارد. میخواهم طعمش را بچشم حتی اگر به اندازه بوی بهار نارنجی باشد که فقط اجازه داری بویش کنی. همه بهار نارنج را میخواهم ولی اگر نتوانم به بویش که میتوانم قناعت کنم. گاهی هم یادم می افتد این همه سال زندگی را فقط کار و خواب دیدم ، آنهم نه اینکه بخوابم، فقط به حدی که بتوانم سرپا باشم که کار کنم و نفهمیدم زندگی چیست دلم برای خودم میسوزد. میخواهم زندگی را پیدا کنم، میخواهم آن فاصله بین کار و خواب را از آن خود کنم، حتی اگر در یک طول یکروز به اندازه ثانیه ای باشد. میخاهم یاد بگیرم زندگی کنم. شاید برای خیلی ها خنده دار باشد ولی خودم که خودم را میشناسم، یا کار کرده ام یا خواب بوده ام. زندگی برای من همین بوده. هنوز هم حس میکنم ارزش زندگی به همین باشد که آخرش ردی از خود بجا بگذاری ولی کلمه ای به ذهنم خطور میکند به اسم زنده بودن و نفس کشیدن که حس میکنم با اینکه محصولات دشمنم که همان زندگی است باشند باید مزه های دیگرش را بچشم. چقدر میتوانم بچشم به عرضه و برازندگی خودم بستگی دارد. مثل همه چیزهای دیگر که سعی میکنم این را هم میخواهم سعی کنم. اینبار که میخوابم میخواهم واقعا گوشی ام را خاموش کنم. شاید قسمتی از زندگی هم همین باشد که گوشی ات خاموش باشد .هرچه میخواهد بشود من میخواهم فرازهای دیگری از زندگی را هم بچشم. میخواهم بیشتر نفس بکشم. میخواهم بیشتر خودم باشم. میخواهم همه جا همینی که هستم نباشم. من هم حق زندگی دارم. مثل همه آدمها دوست دارم فریاد بزنم. دوست دارم با سرعت زیاد گاهی رانندگی کنم و فریاد بزنم. دوست دارم همه بغض هایم را خالی کنم. دوست دارم هرچه دلم میخواهد را بنویسم. کمی هم فرار بد نیست. همیشه که نباید آراسته و منظم باشم. سرکش میشوم ، کمر زندگی را خرد میکنم ولی از چرخ فلک زبونی نمیکشم. و حس میکنم توانایی اش را در خودم احساس میکنم که تازه به تازیدن شروع کنم. وقتی مردم به خودم بگویم دمت گرم حسرتش به دلت نماند.
با اینکه میدانم:
کس را بقای دائم و عهد قدیم نیست
جاوید پادشاهی و دائم بقای توست
گر می‌کشی به لطف وگر می‌کشی به قهر
ما راضییم هرچه بود رای رای توست
 
ولی تلاشم را میکنم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *