کسب و کار داشتن در ایران یک مصیبت است. طبیعتا وقتی که کشور مشکلات اقتصادی داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که کسب و کارهای آن کشور هم وضعیت خوبی داشته باشند، از آن سمت هم بجای اینکه همکاری و یاری شود، سنگ اندازی ها از همه طرف نثار کسب و کارها میشود.
رگولاتوری و مشکلاتش یک سمت، دارایی و بیمه هم یک سمت. آقای مالیات که تقریبا هیچ هزینه ای را نمیپذیرد و همه را رد میکند و باید از جیب پول مالیات را داد.برایش قابل هضم نیست که شرکتهایی که بر بستر اینترنت هستند بسیاری از هزینه هایشان از سرویس دهنده های خارجی هست و فاکتور رسمی ایرانی طبیعتا ارائه نمیدهند. مالیات همه این هزینه ها رد میکند، به همین راحتی.
از آن طرف حسابرسی بیمه هم که به اندازه یک اداره دارایی دفتر و دستک دارد و بدون توجه فقط جریمه میکند. هرچیزی را درک کنم این حسابرسی بیمه اصلا برایم قابل هضم نیست. چیزی که از بیمه درک کردم این است که بیشتر بدنبال جریمه کردن است. شرکت های بینوای بی پناه هم مهم نیست دانش بنیان باشند یا نه باید اوامرشان را اطاعت کنند و بپردازند.
این اقتصاد اگر قرار باشد رشد کند، اول باید این سازمان هایی که خون شرکت ها را میمیکند، سر و سامانی داده شود.
کسی مخالف مالیات دادن و پول بیمه دادن نیست، ولی حساب و کتابشان هم باید درست باشد. نه سلیقه ای.
بدون دیدگاه