گاهی دعوا ها درون یک خانواده است، این خانواده میتواند یک خانواده متشکل از پدر و مادر و فرزندان باشد تا یک انجمن تا دعواهای درونی بین ارگانهای یک کشور. این دعواها و بحث ها و جدل ها تا وقتی که برای تامین منافع آن خانواده باشد مفید است، به شرط اینکه هدف یکی باشد. و تامین منافع جمعی هدف اکثریت باشد، ولی از یک جا به بعد که تامین منافع فردی و گروهی وسط می آید، قطعا آسیب زننده است و باعث نابودی آن خانواده میشود. از آن بدتر هم وقتی هست که اهداف یکی است ولی اینقدر حس عدم اعتماد وجود دارد که هر کس فکر میکند خودش بیشتر نگران اهداف جمعی است و آنقدر بر سر یکدیگر میزنند تا دیگر توانی برای فعالیت هم نماند و باز هم آن خانواده نابود میشود. و یا با کمترین بازدهی ممکن ادامه میدهد تا نابود شود. در تشکل های جمعی همیشه نگرانیم این بوده که دعواهای درون تشکل از یک حد بیشتر نشود، وقتی بیشتر از حدی میشود، دیگر نه رمقی برای ادامه میماند و نه توانی برای بحث و مذاکره نمایندگان آن تشکل با نهادهای حاکمیتی برای احقاق حقوق و نه بحث ها روند مثبتی را ادامه میدهند که بتوان به نتیجه امیدوار بود. حتی در یک سازمان که هییت مدیره ای دارد و منافع همه عموما یکی است و آن هم بازدهی بیشتر شرکت و حرکت در راستای چشم اندازش، اگر هماهنگی و اعتماد لازم بین اعضای هییت مدیره نباشد، همین بی اعتمادی و عدم هماهنگی به لایه های پایین تر شرکت هم میرسد و باز شرکت به سمتی میرود که نابود شود. یا باز وقتی که هییت مدیره غرق رویاهایی است که از واقعیت دور است و عدم اعتمادی بین هییت مدیره و لایه های پایین تر به همین دلیل پیش آید، باز هم روند به سمت سقوط خواهد بود. در تشکل های صنفی موضوع باز هم حساس تر و همه تر است، وقتی اعتمادی نباشد و همه فکر کنند، دیگری برای ضایع کردن حق بقیه پا به میدان گذاشته و همه در پی منافع جمعی کوچک درون خود باشند، و هیچ احترامی به سابقه و عملکرد دیگران نداشته باشن و برای پیشکسوتان هم ارزشی قائل نباشند، آیا واقعا امیدی هست که یک تشکلی بتواند شکل بگیرد و در راستای اهداف جمعی پیش برود؟ من که اینطور فکر نمیکنم. گاهی اینقدر بحث های درونی خود تشکل ها آزاردهنده میشود که افراد قدیمی و دلسوز هم ترجیح میدهند کلا عطایش را به لقایش ببخشند. وقتی هرکاری کنی باز هم عده ای بی اعتماد هستند و هدفشان سرکوب هر موج مثبتی است چگونه میتوان شاهد رشد و ترقی یک اکوسیستم بود. متاسفانه در اکوسیستم کسب و کارهای آنلاین ایران و در لایه های مختلف همیشه شاهد دعواهای اینچنینی بوده ام و همیشه بیش ازینکه نگران کسب و کار خودم باشم نگران پیشبرد اهداف جمعی بوده ام. همیشه نگران دعواهای درون خانوادگی بودم که هیچ وقت تمام نمیشوند و وقتی هم اتحادی نباشد، خود به خود فضا برای رانت ایجاد میشود. بعضی از بلاها را خودمان بر سر خودمان می آوریم. از کوزه همان برون تراود که در اوست. جز این است؟
بدون دیدگاه