آیا بخش خصوصی جایی در نظام حکمرانی و حل مساله دارد یا خیر. چیزی که این روزها از مجلس و دولت میبینم بیشتر شبیه این است که خودشان را علامه دهر میدانند و احساس میکنند، بخش خصوصی فقط یک بچه بازی ساده است. استارتاپ ها شبیه مترسک هستند یا نه عروسک خیمه شب بازی که فقط باید بگویند چشم. اقتصاد مملکت گرفتار بحران است. این بحرانها لزوما راهکارهای عجیب الخلقه که حضرات به دنبال آن هستند، ندارد. واقعا بسیاری از مسائل و مشکلات لاینحل را با سپردن مشکلات به همین اکوسیستم استارتاپی میتوان حل کرد. با شرایطی که بوجود آوردند قسمتی از نیروی زبده و کارآزموده کشور، مهاجرت را به ماندن ترجیح دادند. یقین بدانید بخش عمده ای از آن عده که ماندند بخاطر کشورشان مانده اند و تعداد زیادی از آنها در گوشه ای از همین کسب و کارهای استارتاپی در حال فعالیت هستند تا بتوانند برای کشورشان ارزشی خلق کنند. ولی آنچه به نظر میرسد انگار هیچ کس تمایلی به گوش دادن به حرفهای این عده ندارد، همه را بین ماندن و رفتن دو دل کرده اند. هر از چند ماهی از بخشهای دولت یا مجلس دعوتمان میکند، یک سری حرف های همیشگی را میگوییم و یکسری حرفهای همیشگی را میشنویم و در آخر هم قرار میشود راهکارهایمان را مکتوب به دبیرخانه ارسال کنیم که این کار را هم میکنیم. ولی ظاهرا هیچ وقعی به آنها نهاده نمیشود. کار همیشگی حضرات مسول سورپرایز کردن بخش خصوصی و کسب و کارهای آنلاین و استارتاپ هاست.مثلا ناگهان بانک مرکزی نامه میزند به شاپرک که بزنید درگاههای همه را ببندید. با همین چند خط نامه کسب و کار هزاران نفر میرود روی هوا. تا بیایی آش ریخته را جمع کنی.کلی خسارت به کسب و کارها وارد شده و آن آش هم دیگر آش قبل نمیشود. بارها تقاضا کردیم، نامه دادیم، جلسه رفتیم که برادر کسب و کار هزاران نفر، بیش از چند صد هزار نفر وابسته به همین اینترنت و شبکه های بانکی و تصمیمات ناگهانی شما است. انگار بیش ازینکه بار مسولیت را حس کنند، به خود غره میشوند که چه قدرتی دارند که با چند خط نامه میتوانند همه چیز را ببرند روی هوا و بلوا و آشوب درست کنند. آن هم در شرایطی که ما از نظر اقتصادی گرفتار مشکلات زیادی هستیم و همین امسال هم شعار سال را حضرت آقا “تولید و مهار تورم ” نامیدند. پارسال هم که “اقتصاد دانش بنیان” بود. اینها فقط شعار نیستند، خط مشی یک کشور را باید تبیین کنند، همه آنهایی که مسول هستند باید در این محور ها حرکت کنند، اقتصادی که میخواهد بر مبنای دانش بنیان باشد، یا میخواهد اقتصاد دیجیتالش رونق بگیرد. نمیتواند آنقدر چکشی با همه چیز برخورد کند. باید برعکس با گشاده رویی از این تحولات دیجیتالی استقبال کند. همه نهادهایش باید به خط باشند که بتوانند کمک کنند که سهمی از اقتصاد دیجیتال دنیا نصیب ما شود. فعلا که سهم شرکت های ما از اقتصاد دیجیتال و اقتصاد دانش بنیان، محدودیت های اینترنت شده و مشکلات هر روزه با نهادهای مختلف. نمونه ساده اش هم اداره مالیاتی که هیچ وقت هزینه های ما را به رسمیت نمیشناسد و تقریبا هر چه دربیاوریم باید دوستی تقدیمشان کنیم. من اگر مینویسم نگران هستم. این همه سال فرصت های زیادی را دیدم که همه از دست رفتند. دنیا را ببینید چت جی پی تی ها و هوش مصنوعی به یک ابزار تبدیل شده اند که راحتی دیتای همه آدمها را جمع میکنند و به موقعش هم استفاده میکنند. از آینده دنیای هوش مصنوعی هم سهمی نمیخواهیم؟ آن هم باشد برای کشورهای دیگر ؟. متخصصان ما هم مهاجرت کنند و پیچ و مهره شرکت های خارجی شوند. آخرش ما بمانیم و باز هم حسرت. من میگویم بخش خصوصی اگر حمایت شود، یا اگر سنگ جلوی پایش انداخته نشود، فرصت و پتانسیل آن را دارد که در علوم جدید رشد کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. ولی آنقدر روحیه همه را ضعیف کرده اند که حال و حوصله کار بزرگ و سخت را دیگر همه ندارند.والسلام
بدون دیدگاه