هیچ هیچ هیچ


آدمیزاد این موجود پیزوری ضعیف! چند صباحی در این دنیا میزید و بعد که مرد انگار نه انگار که زنده بوده است. حتی در تاریخ سهمش یک خط هم نیست. تازه اگر کار با ارزشی کرده باشد نهایتا مینویسند فلانی از فلان سال تا فلان سال زندگی کرد و فلان کار را هم کرد و بعد هم مرد.حالا آدمهای خیلی خاص که نتیجه تغییری که ایجاد کرده اند جاودان مانده است را کاری ندارم. درباره عموم آدمها حرف میزنم که چند ده سالی فوقش زندگی میکنند و بعد هم میمیرند و میپوسند.
آدم اگر درک کند که کل سالهایی که زندگی میکند در برابر طول سالهایی که از حضور اولین آدم در زمین میگذرد قطره ای در برابر دریا هست و بود و نبودش در این دنیا خیلی فرقی ندارد اینقدر حرص نمیخورد. اصلا فکر میکنم آدم اگر میفهمید دنیا و این زندگی چقدر بی ارزش است اینقدر تلاش نمیکرد. اصلا شاید حتی دل هم نمیبست. این همه بدو بدو هم نمیکرد. گوشه ای مینشست، به یک آب باریکه قانع میشد تا زندگی اش تمام شود. این همه هم جان نمیکند.
وقتی آدم بفهمد نتیجه دل بستن در آخر دل شکستن است لاقل به این راحتی دل نمیبست. آخرش یا یارش میرود یا خودش میرود و یارش را تنها میگذارد و سوگ را نصیب خودش یا دیگری میکند.
خوشبحال کسی که با دلدارش با هم برود نه این که یکی زودتر برود و حسرت را به دل بازمانده بگذارد.
در کل واقعا حس میکنم دنیا بی ارزشترین چیزی است که میتوان به آن دل باخت.الحق که از آب بینی بز هم بی ارزش تر است.
دنیا بازیچه مزخرفی است. زندگی رنجی لایتناهی است. همه اینها را هم که بدانیم باز هم دل میبندیم، باز هم عاشق میشویم باز هم افسار وجودمان را دست دلمان میدهیم باز هم شعر میخوانیم، باز هم عاشقی میکنیم و آخر سر باز هم دلمان میشکند. سوگوار میشویم. و با خودمان عهد میبندیم که دوباره عاشق نشویم و باز دوباره عاشق میشویم و قصه همچنان ادامه دارد.
من که سر از راز این دنیا درنیاوردم. روزهایم را طی میکنم تا بالاخره تمام شود. ولی خوب میدانم نمیتوانم حتی یک روز دست از جان کندن بکشم. زندگی ادامه دارد با همه بدی هایش و با همه وجودت باید تا هستی بجنگی حتی اگر همه بلاهایی که گفتم از دل شکستن و از سوگواری کردن و از هزار تا مشکل دیگر یک جا سرت خراب شود. چون زنده ای باید جان بکنی، حتی اگر خوب درک کرده باشی که زندگی هیچ است.
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما، نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده در افتد، نه تو مانی و نه من

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *