باورم نمیشود


من یا کار میکنم یا در این فکر هستم که چه کاری کنم، من یا مینویسم یا در این فکر از چه بنویسم. داشتم به این فکر میکردم آیا واقعا بعضی ها در حاکمیت تمایل دارند فقط یک شبکه ملی اطلاعات در دسترس مردم باشد. و لیست سفید از سایتهای خارجی که آنها هم دانه دانه باید تایید شوند یعنی بجای یک بلاک لیستی که به اسم فیلترینگ یا فیلترنت میشناسیم، همه چیز فیلتر شود و فقط به آن وب سایتهایی که تایید میشوند اجازه دسترسی داده شود. کمی برایم قابل قبول نبود و نیست ولی اظهارات برخی نمایندگان مجلس و اعضای کمسیون صیانت رو در خبرها میخوانم، ناگهان ترس بر اندامم می افتد. چطور میشود نمایندگانی که توسط همین مردم انتخاب شده اند ، چیزی را میخواهند که با خواسته مردم متفاوت است، آن هم اینقدر. دسترسی به اینترنت آزاد مگر حق همه نیست. گاهی میگویم امکان ندارد این طرح ناشناخته تصویب شود، بعد ناگهان به خودم می آیم میگویم اگر شد چه؟ بعد غصه ام میگیرد خوب چه کسی باید به فکر مملکت باشد، خوب عزم ما که میخواهیم در حوزه هوش مصنوعی و طبیعتا تکنولوژی های نوین کشورمان را بالا ببریم، مگر میتوانیم بدون تعامل آزاد با سایر کشورها این کار را کنیم. میترسم، نمونه اش هست دیگر، کره شمالی. اینجا هم آنطوری میشود؟ شبیه یک فیلم ترسناک است. اصلا گیریم که این طرح را پیش بردند و تصویب هم کردند و شبکه ملی هم تقویت شد و دسترسی به اینترنت سخت شد، این طرحی است که ماندگار شود؟ من فکز نمیکنم. یعنی تصورم این است حتی اگر با زور و چند دقیقه ای و بدون توجه به مخالفان آن چه در مجلس و چه در جامعه هم تصویبش کردند، از الان یک طرح شکست خورده است، این برایم مثل روز روشن است که اگر چنین شود کلی باید از منابع ملت خرجش کنند، آخرش هم نشود که نشود، یعنی زیانش از سودش بیشتر شود. نخبه ها را فراری میدهیم، کارآفرین ها دمشان را روی کولشان میگذارند و‌میروند، دنیا ما را منزوی کرده، خودمان هم بیشتر یک گوشه کز میکنیم که مزاحم هیچ کشوری نباشیم، دشمنانمان عقب ماندگی ما را میخواهند، خودمان هم هی عقب تر میرویم تا جایی که دیگر کاری به کارمان نداشته باشند، بگویند اینها خودشان خدمت خودشان میرسند. من ازین چیزها بیشتر میترسم تا از بیزنسهایم و شرکتهایم، بیزنس راه خودش را میرود ولی من میخواهم برای ایران راه برود. واقعا میخواهند دسترسی به اینترنت را اینطور که میگویند به فنا دهند، باورم نمیشود، یعنی حتی روزی که آمریکا تحریمم کرد راحتتر باورش کردم، اینکه هیچ نهادی هیچ کمکی به من نکرد و برایش مهم نبودم را هم راحتتر باور کردم، راحتتر باور کردم که بخاطر وطنم تحریمم کرده اند و برایم پرونده تشکیل داده اند و هیچ کمک دیپلماتیکی هم به من نشده. دارم میبینم و باورم شده مذاکره میکنند و برای خارج شدن اسامی افرادی از لیست تحریمها تلاش میکنندو ما فعالان اقتصادی که بخاطر کشورمان تحریم شدیم هم‌ کلا یادشان رفته است. انگار که بود و‌نبودمان و هرچه کرده این اصلا مهم نبوده است. بگذریم. هرچه را باور کنم ولی این طرح صیانت را دیگر نمیتوانم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *