خشم


این روزها که مردم خشمگین تر از همیشه هستند، عده ای هم از فرصت استفاده میکنند و برای بیشتر دیده شدن خودشان دست به هرکاری میزنند. در این شرایط غالبا مردم هر خبری را میبینند باور میکنند. هر نسبتی را به هرکسی میدهند. هرکسی پیدا شود و در مورد شخصی به دروغ هم هرچه میخواهد بنویسد در این اوضاع مشتری دارد. من هم مثل بقیه.این روزها خیلی از افراد در حال اتهام زدن به بقیه هستند و ماهیگیری از آب گل آلود. یکی اکانت فیک به نام دیگری میسازد و هرچه دلش میخواهد به بقیه نسبت میدهد، یکی شروع به اتهام زدن به بقیه میکند. خشم جامعه را فرا گرفته است. انگار همه دنبال فردی هستند که خشمشان را سرش خالی کنند. قطاری که حرکت کند بیشتر سنگ میخورد، به گمانم همیشه همینطور است. اختلالات و‌محدودیت ها و فیلترینگ اینترنت و شبکه های اجتماعی کسب و‌کارهای بسیار زیادی را نابود کرده است. بسیاری از شرکت ها زیان ده شده اند و موج تعدیل و بیکاری و‌مهاجرت نخبگان آن هم در سالی که نامش دانش بنیان است بیشتر از هر موقعی شده است. با این روند من هم هر روز نگرانی ام بیشتر میشود. نگرانی ام بیشتر از هرچیز ازین است که مردم روبروی هم قرار میگیرند. آسیب های اجتماعیش، جانهایی که از دست داده میشود و امیدی که در دل میمیرد، بیش از هرچیز دیگری نگرانم میکند. گاهی دلم خون میشود، آنقدر من هم سراسر خشم میشوم که حتی نمیتوانم درست فکر کنم. همه ما این روزها رنجمان از همیشه بیشتر است. شاید باید کور سوی امیدی بیابیم و صبورتر باشیم. از همیشه صبورتر. نسبت به هم سعی کنیم مهربان تر باشیم. چند سال پیش خاطرم هست بخاطر شراکت با فردی در یکی از دادگاههای آمریکا برایم پرونده ای تشکیل شد، شراکت ما یکی سالی میشد که تمام شده بود ولی متاسفانه در یکی از کشورهای اروپایی دستگیرش کردند و به آمریکا استردادش دادند، نام من و ایشان در این پرونده بود و البته بسیاری افراد دیگر که از ارائه نامشان خودداری کردیم، جالب تر این بود که ارائه یک سری خدمات به مردم عادی ایران دلیل این پرونده بود، پرداخت ارزی برای شرکت افراد ایرانی که دسترسی به ابزارهای مالی بین المللی برای شرکت در آزمون های مانند تافل را نداشتند و توسط شرکت انجام میشد. و یا تسهیل پرداخت های خرد از طریق ابزار های مالی آنلاین. خرید بازیهای آنلاین و یا واردات کامپیوتر ، نه حجم زیادی از پول جابجا شده بود و نه برای ارگان و یا نهادی . همین الان هم بسیاری از افراد که در حوزه رمزارزها و صرافی فعالیت میکنند ممکن است پرونده های مشابه برایشان تشکیل شده باشد. در هر صورت کشور را تحریم کرده اند، مردم کشور را تحریم کرده اند، حتی دارو تحریم است ولی جالب اینکه سیگار نه. در هر صورت من همیشه خودم را سرباز کشورم میدانم، و در‌جبهه اقتصادی برای سربلندی کشورم تلاش کرده ام شاید حتی نتوانسته باشم قدمی بردارم ولی آنچه در توانم بوده است را انجام داده ام و باز هم انجام خواهم داد. حالا تلاشهای من به مذاق عده ای هم خوش نیاید و بگویند برای فلان ارگان یا نهاد فعالیتی کرده ام. اتهامی که همیشه به همه فعالان اقتصادی حوزه رمزارزها و صرافی ها زده میشود. خوب چه میتوان کرد. بالاخره برخی ها هم با همین خبرها باید سعی کنند بیشتر دیده شوند، کاسبی شان همین است دیگر.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *