خواب در چشم ترم مي شكند


امشب از آن شبهایی است که خواب بر چشمانم حرام شده است. آنقدر احساسات عجیب و غریب و تازه دارم که خودم هم نمیتوانم هضمش کنم. ولی میدانم همه اش خودم هستم و همه اش خواست خودم بوده، خودم خواستم که دنیای جدیدی را کشف کنم. خودم خواستم همه نداشته هایم را در چند بیت شعر به همه داشته هایم تبدیل کنم. گاهی اوقات آنقدر احساسات عجیبی سراغم می آید. که هیچ وقت آدم مناسبی برای ابراز احساساتم پیدا کنم. ولی این حال عجیب را حس میکنم تا به الان که این همه عمر کرده ام، هیچوقت تجربه اش نکرده بودذم، انگار کافی است که “آن” را بیابی. آنوقت است که دیگر سر از پا نمیشناسی. سفره دلت را برای “آنت” میگسترانی ورازهای مگویت را بگو میکنی. آدمی همیشه دنبال یک “آن” است که دگرگون شود. این ” آن ” حتی میتواند حسی باشد درون خودت ، حسی که تجربه اش نکرده ای. حسی که کاملا عحیب و در هم پیجیده میشود. میدانی آدمها همیشه شانس نمی آوردند که آن ” آنی” که میخواهند را پیدا کنند. برای پیدا کردنش باید زحمت کشید. از هزار تا کار دیگر زد تا پیدایش کنی و آن “آن” دوستت باشد یاهر چیزی که با همه وجودش در دلت رخنه میکند. سر از پا نمیشناسی که دوباره بیابیش و با ذوق مدام ساعتها بشنویش، ساعت ها بشنوتت. دارم فیلمی قدیمی به اسم “چند متر مکعب عشق” را بر اساس عادتم که هر شب فیلم قدیمی تماشا میکنم میبینم. ماجرای عشق یک ایرانی به یک افغانی است . هزاران مشکل برایشان پیش می آید، همان جا که حضرت حافظ میفرماید : “که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها”بر سر این دو طفل معصوم هم دارد می آید.نهایتا اینکه سختی ها و مشکلاتش هم قشنگی های خودش را دارد. یعنی از دید عینک خوش بینی که ببینی همه چیز هیجان انگیز است و زندگی همیشه بازیهایی برایت دارد که باور کردنش هم گاهی سخت میشود. به قول یکی از دوستانم برای اینکه دنیا را جای بهتری کنی از خودت شروع کن. البته که خیلی وقت است تلاش کرده ام از خودم شروع کنم. ولی همه اش آن میلی که برای موثر بودن در دنیا با همه وجودم میخواهم ، انگار نمیگذازد زیاد به خودم فکر کنم. ولی یافتن ” آن ” شاید معادلات را تغییر دهد. شاید حال خوب خودم را هم در بین همه هدفهایم بگنجانم. تازه شروع ماجرا است. من که میدانم تا آخرش میدان را خالی نمیکنم. تا ببینم که روزگار را چطور رقم خواهیم زد.این دو عاشق پیشه فیلم هم مرتب برایشان مشکل پیش می آید.و تمامی هم که ندارد. گربه هم که روی لپتاپم چنبره زده و غلط های املایی ام را میگیرد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *