کمی قبلتر


کمی قبلتر منظورم شاید همین یکی دو سال پیش است، بیش ازینکه به کارهای صنفی بپردازم. تمرکزم روی کسب و کارم بود. بیشتر از هرچیزی به توسعه آنها میپرداختم. طی یک سال اخیر مخصوصا شرایط به گونه ای شد که مجبور شدم وارد میدان بازی دیگری هم شوم. میدانی که یک روز باید با نمایندگان مجلس گفتگو میکردم، یک روز با نظام صنفی ، روزی با بانک مرکزی و الی آخر. همیشه هم یک پایم در نهادهای امنیتی بوده است. شاید تا قبل ازینکه با این دوستان بیشتر آشنا شوم. موضوعات را فقط از دید خودم به عنوان یک کسب و کار می دیدم. ولی پای صحبتهایشان که نشستم دیدم آنها هم حق دارند. من به عنوان یک کسب و کار یا ما بعنوان کسب و کارهای فعال در حوزه کریپتوکارنسی مشغول بیزنس خودمان هستیم و مردم هم به ما اعتماد میکنند آنگاه اگرباندی سودجو از اعتماد مردم سو استفاده کرد، چه کسی باید پاسخگو باشد. این موضوع به این معنی نیست که نسبت به اصل داستان بیتفاوت بوده ایم، ما همیشه نگران سرمایه های مردم بوده ایم و تلاش کرده ایم با شفافیت و در راستای منافع جمعی قدم برداریم ولی در عین حال نگرانی های نهاد های مسول و حاکمیتی را نیز درک میکنیم و تلاش میکنیم با شفاف سازی موضوع انشالله موارد مورد اختلاف را حل کنیم تا مردم نیز با خیالی آسوده تر بتوانند در این حوزه فعالیت کنند و نگران از دست دادن دارایی های خود بواسطه فعالیت کلاهبردان نباشند ، علاوه بر آن کسب و کارهایی که سالم کار میکنند نیز با فراغ بال بتوانند خدماتشان را گسترش دهند و نگران برخوردهای سلبی نباشند. کمی قبلتر نگرانی ام کل حوزه و همه کسب و کارها نبود، نگرانی ام گسترش فعالیت های شرکت خودمان بود ولی الان بار سنگینی که بر دوش خود حس میکنم این است که باید به همه کسب و کارها و فعالین در این زمینه پاسخگو باشم. این موضوع کار سختی است، چرا که اغلب از کسب و کار خودم دور میمانم ولی باور دارم تا منافع جمع تحقق نیابد ، منافع من نیز محقق نمیشود. یعنی نباید بشود زیرا که من هرگز به دنبال ایجاد رانت نبوده ام. همیشه دوست داشتم بین رقبا اتحاد و یکدلی باشد و برای این کار اگر بازهم بهایی لازم باشد بپردازم، میپردازم.کما اینکه کم هم نپرداخته ام.

باشد که خداوند یاری مان کند.

گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم

اول کسی که لاف محبت زند منم

گویند پای دار اگرت سر دریغ نیست

گو سر قبول کن که به پایش درافکنم

امکان دیده بستنم از روی دوست نیست

اولیتر آن که گوش نصیحت بیاکنم

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *