تجربه مهم است، ولی همه چیز هم به تجربه نیست. افراد با تجربه ای هم داریم که نسبت به تغییر مقاومت میکنند. شاید راه حلشان در نهایت هم درست باشد، ولی تکیه به علم و شهود کردن هم بسیار با ارزش است. مثل همانجا که گفتم تعهد برایم مهمتر از تخصص است، ولی متعهدانی را میخواهم که بتوانند اگر خودشان تخصص ندارند از تخصص بقیه خوب استفاده کنند. در برابر تغییر مقاومت بیجا نکنند. سخت است. و فکر هم نمیکنم باید آسان باشد، تشخیصش هم بر عهده هر کسی نباید باشد، هر کس نسخه خودش را باید داشته باشد. اصلا هم قرار نیست همه مثل من فکر کنند. دیروز به یک پزشک بسیار با تجربه مراجعه کردم اینطور که شنیدم بیش از چهل سال است مطبش از جایش تکان نخورده. حدود هفتاد سال سن دارد. مرد خونسرد و بی حوصله ای است. چند سال پیش هم به او مراجعه کردم ، بخاطر مشکل قلبم. دیروز هم خدمتش رسیدم. معاینه کرد، نوار قلبی هم دستیارش گرفت و یک بقچه دارو برایم نوشت. داروها را به یکی از دوستان عزیزم که پزشک است نشان دادم، گفت مصرف نکن، عجیب است که دیگر این داروها تجویز نمیشود و صراحتا میگویم مصرف نکن. دید کمی دو دل هستم، توصیه کرد به متخصص دیگری هم مراجعه کنم. امروز به مرکز قلب تهران مراجعه کردم، آنقدر شلوغ بود که حتی تحمل اینکه بخواهیم بمانم و وقت بگیرم و ویزیت شوم را نداشتم، اصلا وقتش را هم نداشتم. نام یک کلینیک قلب را شنیده بودم، سرچش کردم، ولی آگهی های کلینیکی دیگری را در گوگل دیدم، تماس گرفتم، برای یک ساعت بعدش به من وقت دادن، با اینکه کمی دو دل بودم ولی دل را به دریا زدم و رفتم، اول اینکه پزشک متخصص قلب یک خانم دکتر مسلط بود و زیبا، همسن خودم. آرامش از وجودش میبارید، گفته های دوست پزشکم را تایید کرد و تاکید کرد نباید دارو ها را مصرف کنم. برایم توضیحاتی را با حوصله و آرامش داد. کاملا رامش شدم. بیشتر ازینکه دقیقا حرفهایی را میزد که دوستم هم به من گفته بود. هر دو جوان هستند و تحصیلکرده، هر دو در کارشان متخصص. با اینکه تجربه دکتر دیگر را نداشتند ولی دانششان بسیار افزون تر بود. به حرفای خانم دکتر گوش دادم، اکو و تست ورزش را انجام دادم. همه آن بقچه قرص را هم دور ریختم. برای اینکه خیالم راحتتر شود هم داروها را سرچ کردم، دیدم انگار سالهاست دیگر توصیه به مصرفشان نمیشود ولی دکتر دیگر تاکید به همان دانشی داشت که سالها پیش آموخته است. در برابر تغییر مقاوم، شاید با مصرف داروهایش مشکلی هم گریبانگیرم نمیشد. ولی تخصص خانم دکتر ، صبرش، آرامشش، و البته که توصیه دوستم که پزشک است، دلیلی شد تا من بجای توصیه های آقای دکتر به توصیه های خانم دکتر توجه کنم. شاید فرد دیگری جای من بود، رفتاری دیگر نشان میداد. قرار نیست همه مان مثل هم باشیم. هر کس روش خاص خود را دارد، و اما من باز هم تاکید میکنم تعهد از تخصص مهمتر است برایم.
بدون دیدگاه