دروغ تحت هر عنوانی باشد بنیان برانداز است، در هر رابطه ای چه عاطفی چه شراکت چه تیم و هر آن رابطه ای که بین افراد باشد، اگر صداقت اصل کار نباشد و غل و غشی در کار باشد، آتشی به دامنتان می اندازد که شاید هیچوقت نتوانید خاموشش کنید. همیشه حرفی را بزنید که هم در جمع بتوانید بزنید و هم در خفا. رازهای زیاد داشتن باعث ویرانی است. همانی باشید که نشان میدهید. بخاطر منافع مقطعی اصل صداقت را زیر سوال نبردید. همیشه همین را از شرکایمان خواسته ام، گفته ام همه ما یک خانواده ایم، دروغ نگوییم، پنهان کاری نکنیم. تصور میکنم اگر رابطه ما در این چند سال خوب بوده است و توانسته ایم پیشرفتی هم کنیم یکی از دلایلش این است که همیشه با هم صادق بوده ایم. برای منافع جمعی جنگیده ایم. کسی برای خودش بیزنس جداگانه نداشته، هر چه داشتیم در راستای یک هدف بوده و هرچه در توانمان بوده در طبق اخلاص گذاشته ایم. هدفمان قبل از تامین منافع خودمان منافع شرکت و تیم هایمان بوده، سعی کردیم همه را ببینیم و اگر هم خطایی کردیم پذیرفتیم. یکدل بودیم و برایش بها هم کم نداده ایم.
انسان معمولا از چیزی که درباره اش نگران است مینویسد و میگوید، من هم همیشه نگران بوده ام این صداقت از بین برود، اگر نسبت به آن بیتفاوت باشی شاید هم از بین برود ولی مانند کودکی به آن نگاه میکنم که با رشد بیزنسهایت باید آن کودک هم رشد کند و بالغ شود. هرچقدر به گسترش کارها می اندیشی همان قدر هم باید به قویتر کردن این زنجیر و استحکام بخشیدن به آن بیندیشی. به گذشته نگاه میکنم چه گروههای موسیقی بودند که در زمان خودشان عالی بودند ولی ناگهان از هم گسستند، من کاملا این روابط را درک میکنم و میدانم شاید کوچکترین بی ملاحظگی هر آنچه رشته بودند را پنبه کرده است. هر رابطه ای نیاز به مراقبت دارد، باید مراقب رابطه ها بود. باید مراقب افرادی که دوستمان دارند بود، باید مراقب آدمها بود. چه آنهایی که خوبند چه آنهایی که علنا یا پشت پرده دشمنت هستند. این مراقبت وظیفه یک نفر نیست، وظیفه همه افراد شریک در آن رابطه هستند. همه چیز را برای همه بخواهید، تا همه برای هدف مشترک تلاش کنند.
بدانیم و بپذیریم و غنیمت شماریم که
دور مجنون گذشت و نوبت ماست
هر کسی پنج روز نوبت اوست
بدون دیدگاه