منقول است از فروید که “من آخر نفهمیدم زن ها چه میخواهنن” دنیا عوض شده است، حس میکنم خلاصه اش این است که توجه میخواهند، دنیای زن ها و مرد ها ااز نوع نگرششان به دنیا فرق دارد و همین تفاوت زاویه تعادل بوجود میآورد، حس میکنم هیچ نمیخواهند جز توجه و گوش دادن دائم به نیازهایشان وحرفهایشان.زن ها هم مانند مردها گاه میتوانند عصبانی باشد. عصبانی شذن دنیا را به آخر نمیرسانذ، همانطور که مردها هم حق عصیانی شدن دارند ،بنشینید همدردی کنیدو به حرفهایش گوش بدهید، همین. حتی اگر مکلشات حل نشود ولی ببینند به آنها توجه میشود، نصف مشکل حل میشود چه در رابطه عاطفی و چه در رابطه کاری سالها جامعه و مرد سالاری آنها زا به استثمار کشیده اند همین که ببینند هدفت استثمار نیست و هدفت دلداری و همزیانی است، راه برای حل مشکلات بعدی هموار میکنند ،راه برای حرف زدن و خاتمه ای وین وین مهیا میشود. سالها استثمار باید حق داد نگران باشندکه میادا چنین مباشد که آخرش خلاف واقع ثابت شود، در یک رابطه عاطفی گاهی زنها مبخواهند شنیده شوند بدون فضاوت، داد بزنن ولی همدردی ببینند. گاهی میخواهند فقط بغلشان کنی و قاضی نباشی فقط همین، زنها مهربانند و همه چیزشان را به پای زندگی و عشقشان میگذارند فقط درکشان کنید همین،
از بعذ بیزنسی هم ما در مجموعه مام زنهایی قوی داریم و روز به روز به تعدادشان اضافه میشود، ازین بابت خوشحالم و ازین جریان کاملا حمایت میکنم، بتازید که نوبت شماست عزیزانم. محیط کار بدون شما هیج هیجانی ندارد.
موفق باشید
مخصوصا همکارانی که ناژه به جمع ما اضافه شذه اند،
بدون دیدگاه