آتش به اختیار


گاهی حس میکنم که طبیعی باشد وقتی همیشه از کسی مطالبه میکنی حتی اگر مسولیتش پاسخ دادن به همین مطالبه ها باشد، برایش سخت باشد که همیشه با دردها و نیازها سر و کار داشته باشد. همیشه بخواهی به جانش غر بزنی که چرا فلان چیز فلان است و چرا آب که حق مسلم ما هست، نیست، چرا برق نیست. خودم را جای آن مسول میگزارم و گرفتار یک سیستم اداری دست و پا گیر پاهی خودم به او حق میدهم. چیزی که ما نیاز داریم مدیریت جامع است. چیزی که نیاز داریم استفاده بهتر و بیشتر از بخش خصوصی است. من تا به مسولی که میدونم ممکن است گره ای بتواند از مشکلاتمان حل کند میرسم، میگویم ببین برادر یا خواهر عزیز من الان خدمت شما نرسیده ام که از شما چیزی بخواهم. من میخواهم بگویم ما یک ظرفیت و پتانسیل خیلی خوب داریم که در راستای منافع ملی و توسعه اقتصادی کشور است، اصلا نمیخواهیم منابع مالی از شما بخواهیم یا از ساختار شما استفاده کنیم فقط میخواهیم برایتان توضیح دهیم و اگر قانع کننده بود با ما همراه شوید برای توسعه اقتصاد کشورمان. مگر اولویت بالای شما هم منافع ملی نیست، خوب الهی شکر ما هم همان دغدغه مان همان است. یعنی از نظر ما اگر کسی بر خلاف منافع ملی قدمی عامدانه بردارد خائن است. ما نمیتوانیم حضور کسی را در جامعه خود بپدیریم که منافع ملی ما را زیر پا میگذارد. باها گفته ام و باز هم میگویم حضرت آقا هم همیشه دغدغه معیشت مردم را داشته اند، دغدغه رشد اقتصادی کشور را داشته اند، حتی در مساله خوزستان فرمودند اگر به توصیه ها عمل شده بود چنین نمیشد که مردم معترض شودند و حق اعتراض را برای مردم قائل شدند. ولی عده ای همیشه کاسه داغتر از آش هستند. خود حضرت آقا فرمودند اگر جایی خط مشی روشنی نیست بروید و آتش به اختیار به کشورتان خدمت کنید. بگذارید عین بیاناتشان را بنویسم
«من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.»
آیا در حوزه رمز ارها ما جز این انجام میدهیم؟ ما همه تلاشمان را انجام میدهیم تا در شرایط موجود کشورد، در شرایط تحریمهای ظالمانه و در شرایطی که قانونگذاری عقب تر از قطار تکنولوژی عمل میکند، ضمن اینکه آتش به اختیار و در لوای حاکمیت جمهوری اسلامی اهداف بلند نظام را دنبال میکنیم. با همه توانمان و در حدی که میتوانیم به قانونگذار هم کمک کنیم تا بتواند برای این قطاری که با قدرت پیش میرود ریل گذاری مناسب انجام دهد. خودمان دست به کار شده این نهاد خودتنظیم گر را با فرمان مجلس و بانک مرکزی و دولت راه اندازی کرده ایم و در حال تلاشیم در راستای منافع ملی و قوانین جمهوری اسلامی چاچوبی را برای فعالیت جوانان انقلابی و نخبه کشور انجام دهیم. حال عده ای همراه هستند و عده ای ما را سنگ میزنند. ما اگر سرتا پا زخم و سنگ هم بخوریم باز هم میدانیم کسب و کار اگر برای خدمت به خلق باشد، برای منافع ملی باشد، برای سربلندی ایران باشد، برای دفاع از خون شهیدان باشد، هم خداوند روزی اش را میرساند و هم در قیامت رویت سفید است که خداوند به تو نمیگوید چرا وقتی میتوانستی نکردی مگر رهبرت فرمان آتش به اختیار به تو نداده بود.
یا علی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *